من اصلا پیشش نیستم
یه شهر دیگه
بعد مامانش روانی بوده
ساعت ۳ گفت می خوام برمو مامانم می خواد منو بکشه
بعد من همش پیام دادم کفتم به پلیش زنگ بزنم اینا
آخر باباس اومد جواب داد گفت تو راه بیمارستانیم
بخدا یکم شک دارم خودشه می خواد اذیتم کنه
آخه چند وقته آشنا شدیم