شوهر من هروز بانکه بخاطر پرداخت قسط های ننش یا بخاطر چک ها و وام های باباش یه روز از فلان حساب به فلان جا باید بره پول بریزه یه روز اعتبار کارتشون تموم میشه یه روز چک پاس نشده دارن یه روز وام میخان هی مدارک ببر فلان ببر ضامن ببر
بعدظهرم میره سرکار
یه دختر نق نقو هم دارم مدام بهانه میگیره والا بزور برسم یه ناهار راست کنم بخوریم یه ارایشگاا میخام چندوقته برم وقت نمیشه یه حموم چندروزه نتونستم برم چون بچه از اب میترسه
دعوا میکنم نره بدش میاد
میگم حداقل هروز نرو خودشون که نمردن خب یه روز بابات مرخصی بگیره دو ساعت چی میشه
مقصرکیه