کیا با مادرشون قطع رابطه ان ؟

قطع رابطه نیستم اصلا موضوع راجب خودم نیست راجب دوست صمیمیممه 

طفلک واقعا مامانش آزارش میده طوری که داره دارو مصرف می کنه اونقد که صدمه روحی دیده ، دکترش بهش کفته باهاش قطع رابطه کنه فک کنه وجود نداره ، اما دوستم به خاطر حرف بقیه نمیتونه ، ولی منم بهش گفتم هر چی دکترت میگه انجام بده مهم سلامتیته 

اما فک نکنم بتونه 

چند روز پیش حالش خیلی بد شده بود طوری که شوهرش برده بود بیمارستان آرامبخش اینا بهش زده بودن 

منم خیلی براش ناراحتم فکرم درگیرش بود خواستم اینجا سوال کنم یعنی واقعا خیلی سخته همچین مادری رو کنار گذاشتن ؟

بعضی مادرا ، یادشون میره مادرن فک می کنن اونا بچه ان و بچشون مادرشون . موضوع راجب دوست صمیممه دلم خیلی براش می سوزه دارو مصرف می کنه بخاطر مادرش

منم عاشق مامانمم و با دنیا عوضش نمی کنم ، این مشکل دوستمه ، وقتی به مامان خودم نگاه می کنم که چقدر فداکار و صبوره ولی مامان اون اصلا شبیه مامانا نیست واقعا دلم براش می سوزه بیچاره رو مریضش کرده اصلا هم براش مهم نیست دخترش مشت مشت قرص می خوره

رابطه اش واقعا کمه باهاش بیشتر با من رابطه داره خانوادش خیلی آزارش میدن سالی یکی دو بار بیشتر نمی بینتشون ولی همون سالی یکی دو بار تا مرز جنون می رسوننش .

خودش خیلی دختر مهربونیه پنج ساله باهاش دوستم ولی مامان واقعا هیولاس، طفلک دوستم هر کاری هم می کنه مامانش انگار بچه اس اصلا باهاش خوب رفتار نمی کنه . من واقعا نگران دوستمم ، اگر منو نداشت راهی تیمارستان می شد خودش می گه تو سنگ صبور منی ، من واقعا براش ناراحتم آخه مادر آدم باید غمخوار باشه نه اینکه بکی از مشکلاتت باشه . 

خیلی سخته من از نزدیک شاهد غم و غصه های دوستم هستم . از وقتی با این دوست شدم عاشق مامانم شدم فهمیدم چقدر بعضی مامانا می تونن بد باشن 

وای باورم نمیشه چه خواهرا و چه مادرایی پیدا میشن ، خدا به تو هم صبر بده عزیزم . من خیلی هوای دوستم رو دارم اصلا نمیزارم احساس تنهایی کنه . ولی بازم نمی تونم زخم هایی که از مادرش می خوره رو التیام بدم