بچه ها ما جمعه شهرستان عروسی داریم عروسی دختر عمم مادرم ام برگشته با داییم تعارف زده اونام پرو پرو زنگ زدن آماده ایم پنج شنبه صب بریم اونوقت نهار و شام و فرداش نهار و شام تالار میوفتن دنبالمون خودشون هم بد سفرن اصلا خرج نمیکنن میخوان بقیه خرج کنن ماه پیش باهاشون مسافرت بودیم از دماغمون آوردن حالا مادرم ساده برگشته تعارف زده اونام دارن میان اخه تو عروسی مگه شام و نهار و صبونه میدن که به شما بدیم خودمون می‌خواستیم جمعه صبح بریم شب بریم تالار بعد رانندگی کنیم برگردیم اصلا شبو نمونیم الان دوروز جلو تر میگن بریم
اخه پرو پرو تو داییمی اون عروسی دختر عمم اونجا چی میخوای موندیم چیکار کنیم یه بهانه بدین زنگ بزنم کنسل کنم
مامانت چرا تعارف زده مگر صاحب مجلسه
همینو بهشون بگیذ که ما صبح میزیم شب برمیگردیم
گرونیه نمیشه خونه میزبان موند
هی داریم حرص میخوریم خواهرا
چقد اینجوری رو اعصابه واقعاا😾
عجب:/
بنظرم بپیچونینشون
..مثلا بگین ما میخوایم خونه فامیلامون بریمو و اینا نزارین بچسبن بهتون😂
الان نمی دونیم چیکار کنیم مامانم دیشب هی اسرار پشت اصرار من و خواهرا حرص میخوریم عروسی داره کوفتمون میشه یه بهونه خوب بدین
برنامتونو بهشون بگین. که روز مراسم میرین شب هم برمیگردین و نمیتونین زودتر برین یا زیاد بمونین. هم کار دارین و هم تاکید کنید که دوس ندارین زحمت و خرج اضافه به خانواده عمتون بدین. خودشون میفهمن
با این چیزا فکر نکنم حالی بشن تروخدا یه بهونه بدین نیان نمیدونم اعصابم داغونه
بگم بهشون میگه ایراد نداره روز بریم شب بیایم چترن یه چی بگین بگم نیان
😑😑😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
