2777
2789
عنوان

کی یادشه منوووو

| مشاهده متن کامل بحث + 2059 بازدید | 64 پست
عایا تو منو یادته؟😂

من هیچ کسو یادم نمی‌مونه کلا حتی واسه کوتاه مدت 

میبینی تو یه تاپیک دعوا میکنم با یکی بعد 2ثانیه بعدش تو یه تاپیک دیگه ریپلایش میکنم میگم ایول چه خوب گفتی 🤦

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اهومم

اوهوم تر

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
من واقعا حوصلم سر رفته  تازه خوابم هم میاد 😑

بخواب 😎

مثل سگ در معبد دروغ تو عبادت خواهم کرد.گناهانم را میگویم و میتوانی چاقوی خود را تیز کنی.                  آن مرگ بی مرگ را به من تقدیم کن:)
ببینم خب 🙁  ولی جدی من خودم به هیچ عنوان نام کاربری هارو یادم نمی‌مونه 😑😑😑

من وقتی چند بار ریپم بزنن تو ذهنم هک میشه😂مطمئنم تا حالا تو هیچ تاپیکی ندیدمت

تناقض در فضای مجازی یعنی:  درس خوندن رو مسخره میکنن ولی موقع نتایج کنکور بهترین رشته هارو قبول شدن! از فقر و گرونی میگن ولی از اموال و تفریحات لاکچریشون عکس میزارن! از احترام به عقاید و جاج نکردن میگن ولی در مواجهه با حرف مخالف عقیدشون قضاوت میکنن و فحش میدن.                                    

من هیچ کسو یادم نمی‌مونه کلا حتی واسه کوتاه مدت  میبینی تو یه تاپیک دعوا میکنم با یکی بعد 2ثان ...

همینه دیگه😂منم دقیقا

چون کاربری ها یادم نمیمونه

واقعا فکر کردی وقتی نصیحتم میکنی دارم به حرفات گوش میدم؟ نه فقط منتظرم تموم شه تا همون کار غلطو ادامه بدم:). بعضی وقتا به جای جر و بحث کردن فقط به طرف نگاه میکنی و تعجب میکنی که این حجم وسیعِ بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچکی جا شده!. -entj-

من یادمه 

الان خوشبختی😍

پایان سال 1402 بیماریم تموم شده   لیسانسمو گرفتم  شاغل شدم  طلاقمو گرفتم با تمام حق و حقوقم  تهمتی که منو به دادگاه انداخت رو به تنهایی ردش میکنم  ارزوهامو تو امضا نوشتم که روزی که رسیدم بهش پایینشو امضا کنم و بنویسم بهشون رسیدم  
سلام الناز جان  اوضاع خوبه ؟ زندگی مشترک خوش میگذره ؟ الان که دو ماه گذشته از ازدواجتون ، به ...

دقیقا سوال منم هست

پایان سال 1402 بیماریم تموم شده   لیسانسمو گرفتم  شاغل شدم  طلاقمو گرفتم با تمام حق و حقوقم  تهمتی که منو به دادگاه انداخت رو به تنهایی ردش میکنم  ارزوهامو تو امضا نوشتم که روزی که رسیدم بهش پایینشو امضا کنم و بنویسم بهشون رسیدم  

آره یادمه همه گفتن ازدواج نکن با ی مرد ۴۰ساله که خودتم ۱۸سالته عشق عشق میکردی حالا چیشد سر رنگ مو هم دعواتون میشه نه؟😂 کاری ندارم ولی هرچی سرت بیاد حقته بیچاره پدر و مادرت 

مردم آزار دیوونه😁
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792