یکماهه با یه پسری توی محیط دانشگاه آشنا شدم که از قضا همکار هم هستیم اما محل کارش با من متفاوته. واسه ازدواج پیشنهاد آشنایی داد. دفعه دومی که بهم پیام داد (واقعا ببخشیدا من به شدت خجالت میکشم مطرح کنم اما خب واقعیته چنین حرفی رو بهم زد) و گفت اگه صدای باد معده تون کسی بشنوه خجالت میکشین یا نه؟ یا میگفت صدای باد معده تون بلنده؟
من جواب ندادم به این سوالاتش ولی میگفت باید جواب بدی و من با مشورت روان شناس سوال میکنم و دلیل منطقی دارم. اما خب من جواب ندادم. خودش گفت گهگاهی تفریحی شراب هم میخوره. نماز اینا رو هم که اصلا قبول نداره. هر دفعه زنگ میزد سوالات درسی میپرسید و یه دفعه برگشت گفت بی سواد خودمی. یا مثلا میگفت این کفش چرا پوشیدی زمستونی هست. تا اینکه یه روز برگشت بهم گفت من یه کتاب دارم مینویسم راجع به رانندگی بانوان و یه خانم راننده خوبی بوده و چون نمیخواستم بفهمه من مردم و باهام همکاری کنه پیج فیک زدم خودمو خانم معرفی کردم و حالا میخوام ازش امتحان بگیرم و نمیخوام حالا بفهمه من مرد بودم که بهش پیام میدادم. تو زنگش بزن بهش بگو نمیتونم بیام بجاش همکارم رو که آقاست میفرستم یا اینکه میگفت توی گروه همکارات بفرست یه خانمی که رانندگی خوبی داره خودشو معرفی کنه و منم قبول نکردم چون شناخت کاملی نسبت بهش نداشتم. بهش برخورد و گفت تو هیچ کار واسه من انجام نمیدی و من کسی رو میخوام که برام کاری انجام بده و تو به فکر منافع خودتی
نظرتون راجع به چنین مردی چیه؟؟