کاری که زندگیمونجات داد

دوستان من بنابه دلایلی سالهاافسردگی شدیدداشتم..حال بدجزیی اززندگیم شده بود..افکارمنفی جزیی ازتاروپودوجودم..درموردشکرگزاری وارتعاش قویی که داره زیادشنیده بودم اینورواونور..یوقتایی بهش عمل میکردم وموقتاحالم بهترمیشد..امادوباره برمیگشتم سرخونه ی اولم...اماازیه جایی به بعدسعی کردم اینکاروهرروزانجام بدم..ومعنی قران روکه میخوندم بارهااین جمله رودیدم که نوشته بوداماانسانهاسپاسگذاری نمیکنندویاکم سپاسگذاری میکنندویه چیزایی توهمین مایه ها..خب خداکه به سپاسگذاری مااحتیاجی نداره..حتمایه چیزی برای ماداشته که به این کارتاکییدشده..الان شایدنزدیک یک ساله که سپاسگذاری میکنم بابت داشته هام..افسردگیم به لطف خداوندخیلی خیلی خیلی بهترشده..وامابرکت های عجیبی اومده توزندگیم که اصلاسابقه نداشت..گفتم تجربه ی خودم روبگم شایدبدردکسی بخوره..واقعامشکل گشاست این کارهم ازنظرمالی هم روحی وروانی