من بابام قبلا گالری پرده داشت و من از وقتی بچه بودم میرفتم پیشش یادمه یه زنی هعی میومد پیش بابام و میگفتن میخندیدن میگفتم به بابام ک قضیه چیه میگفت این زنه از دوستم طلبکاره دوستمم فرار کرده منم ضامن شده بودم ک به رفیقم پول بده الان من دارم اینو خرش میکنم ک شکایت نکنه ازم چن سال همینطور گذشت دیگه من دیدم واقعا خیلی دارم عذاب میکشم به مامانم گفتم یه زنی میاد پیش بابا
خلاصه اینا بحثشون شد مامانم چن بار بهم گفت زنگ بزن بهش فوشش بده (اون موقع مامانم گوشی نداشت ) منم وقتی ک بابام میرفت بیرون از مغازه چن بار به زنه زنگ زدم و هرچی ع دهنم دراومد گفتم ببخشیدا ولی گفتم خارمان داری میدم 110 قشنگ بخارونتت اونم میگفت نه اینطوری نیست ک فکر میکنی و اینا بعد دید باز دارم فوش میدم گفت اصن خوب کاری میکنم مامان ت فلانه و اینا حالا چند سال گذشته از اون ماجرا من و مامانم دیگ بیخیال شدیم الان چند روز پیش دیدم دوباره همون شماره زنه داره زنگ میزنه ب بابام منم الکی جوری که ینی شماره رو نمیشناسم ب بابام گفتم کیه گفت نمیدونم ولش کن بعد اینکه مامانم رفت بیرون ب بابام گفتم براچی دوباره زنگ میزنه گفت نمیدونم نگی ب مامان
منم به مامانم نگفتم چون حرص میخوره
الان نگرانم چون بابام با ماشین کار میکنه و شاید هروقت ک میره بیرون باهم ارتباط دارن و بعدم شماره رو پاک میکنه چی کنم بنظرتون ک بفهمم ایا رابطه ای هست بینشون یا ن