سلام
دیروز پدرشوهرم به شوهرم اس داده داده بود که مامانت قهر کرده اگه تا فردا برنگرده میرم دادخواست طلاق میدم شوهرمم با من مشورت کرد منم گفتم مسائل بین زنو شوهره دخالت نکن تو
حالا شوهرمم زنگ زد همینو گفت پدرشوهرم دادددد میزدااا داد گفت یا برمیگرده یا میرم همین الان دادخواست طلاق میدم که دیگه کم زجر بکشم
و خیلی عصبی بود
تو سه سالی که من عضو خانوادشونم اصا صداشون نرفته بالا
خانواده ارومی بنظر میومدن ولی دیشب شاخ دراوردم واقعا
هستین ادامشو بگم ؟
تلیپ نکردم ولی تند تند میگم
چه مادرشوهرای جوونی دارین که خونه باباشون میرن
بگو خب ؟؟
چرا گفتی دخالت نکن پس پسر بزرگ کردن واسه چی؟ حالا اگ‌خودت مشکل داشتی انتظار داشتی طایفه شوهرت بیان کمکت
بگو
به همسر شما چه ربطی داره باید به مادرشوهرت زنگ میزد میگفت
شوهرمم گفت خودت برو
پدرشوهرم گفت نه من نمیرم نمیخوام منتشو بکشم
فقط بگو که پدرم گفته یا برگرده یا بیاد همه وسایلشم جمع کنه ببره
شوهرمم ناچار گفت باشه
بعد گفت توام بیا باهم بریم منم اومدم با نی نی سایتا حرف زدم گفت نه من نرم
منم نرفتم دیگه
صبح شوهرم رفت ، حالا بماند که قرار کاریشو کنسل کرد و ممکنه ضرر ببینیم
خلاصه برگشت عصبی بود به شدت گفت که مادرم گفته برمیگردم به خاطر بچه هام ولی باهاش کاری ندارم و فقط اسممون دیگه تو شناسنامه همه
هرچی بیشترررررر حرف میزدددد داشتم شاخ درمیاوردم اخه واقعااااا همو دوس داشتن خیلی باهم خوب رفتار میکردن
گفتم خب چرا سر چی اصن
گفت دلیلیشو نمیگه فقط گفته برای خفظ ابروتون میام و جلو عروسام و دامادام جوری رفتار میکنم مثل قبلا و نترسید و ازین حرفا
خانما نیاز به راهنمایی دارم
کسی هست یا دارم واسه خودم مینویسم؟
هستیم
زن و شوهر دعوا میکنن دیگه بعدش هم آشتی
بگو هستیم و اینکه این دعوا حتما پدر شوهرت کاری کرده مثل خیانت قضاوت نمیکنم اما چیزی هست که یک باره انگار به ته خط آدم برسه
