2777
2789

تویه ساختمون زندگی میکنیم منم مامانم شدیدا مریضه ویه ساعتی دوره از خونه م میرم یه هفته میمونم میام میبینم ماستم نیس تخم مرغم نیس میوه م نیس امشبم وقتی یه لوازم خصوصی لازم داشتم دیدم اونجا که گذاشته بودم نبود یه ساعته دارم گربه میکنم شوهرمم میگه من بردم عصری گعتم چرا قندونام بیرونن گفت خواهر ومادرش اومده بودن فیلم عروسی میدیدن یعنی رسما وقتی میرم اینا میان اینجا جولون میدن نمیتونم قفل کنم چون شوهرم ازسرکارمیاد خونه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همشو بزار توی به اتاق که کلیدش فقط خودت داری...در خونه بازه ولی چیزاتو بذار توی یک اتاق فقط کلید خودت داشته باش...من بودم توی ماست قرص مسهل حل میکردم هر کسی بخوره اسهال بگیره.چه بی فرهنگن

برو پایین بگو وسائلم جا ب جا شده قندونم مثلا نیست مادرجان شما جایی گذاشتید؟! وسیله هام جاب جا شدن و بغصی چیزام نیستن نمیدونم چرا

یجوری بگو ب خودشون بگیرن بربخوره بهشون

دقیقا میدونم چی میکشی خیلی سخته آدم دیوونه میشه من توی یه اتاق مادرشوهرم زندگی میکردم (دیگه زندگی نمیکنم،دارم طلاق میگیرم،)هردفعه میرفتم جایی برمیگشتم همه وسیله هام جابجا میشد و خیلی از لوازم آرایشا و وسایل شخصیم دونه دونه کم میشد حتی یع سری فهمیدم ک خصوصی ترین وسایلمم از دستشون در امان نبوده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792