قهر کردم باهاش سرشب بیچاره مامانم یه فرش گذاشته بود خونه گفت هر زمان اومدید اینم برای من بیارید شما ماشین دارید انقدررر نق زد که مگه من حمال هستم و....گفتم نمیخواد ببری چرااا
چون هفته قبل خواستیم بریم بعد سه ماه مسافرت چمدون بستیم مامانش زنگ زد گفت دارید میآید دستگاه جوش و دریل هم بیاره میخوام برای جوجه هام قفس درست کنم من گفتم به شوهرم که ما بعد سه ماه داریم میریم چند روز استراحت مامان تو لیست کار برات نوشته و اونم خودش گفت نمیریمچمدون رو باز کن باز این هفته ...