من تو نقطه عجیبی از زندگیمم..
گره تو گره تو گره... دارم با اشک می نویسم
مشکل تو مشکل تو مشکل....
و بدتر اینکه حس تنهایی دارم ، نه آدم ها کمکم می کنن
نه خدا نه اهل بیت
من چه خاکی تو سرم بریزم؟ من باید چکار کنم؟ کی ؟ کی می تونه کمکم کنه؟ کی می تونه کمی از دردام را کم کنه؟
نمی خوام کفر بگم ولی امروز انقدر عصبی شدم گفتم مفاتیح و قران را می اندازم تو جعبه که دیگه بین کتابام جلو چشمم نباشه
توروخدا بهم راه بدید؟ توروخدا کمکم کنید؟