سلام بچه ها میخاستم راجب یه موضوعی بهم مشورت بدین من ۶ساله با کسی هستم و خانواده هامونم خبردارن یجورایی نامزدیم اما یه مشکلی هست ایشون بخاطر شرایط اقتصادی و یسری از اخلاقای جفتمون که بهم نمیخوره میترسه برای ازدواج راستش خودمم خیلی دودلم ولی این طولانی شدن مجردی براش مشکل ساز شده باعث میشه همش باخونه دعواش بشه و یجورایی دیگه تحمل خونرو نداره به خودمم بارها گقته دیگه امیدی ب هیچی ندارم خیلی حال روحیش خرابشده من فک میکنم ازدواج کنیم بهتر شه چون بهم گفته من هیچ هدفی ندارم اصلا بحورایی نا امید شده کلا ازهمه چی چجوری یکاری کنم از ازدواج نترسه و بیاد جلو بخاطر خوب شدن حال خودش لاقل