بچم را برده بودم خانه بازی، سه سالشه،بعد دوتا خانوم که بچه هاشون بزرگ بودند یعنی کلاس چهارم پنجم بودند، هم اومده بودند. بعد پسر من داشت توی یه قسمت شن داشت، بازی می کرد که اون خانم ها هم اومدند. من وقتی پسرم را می برم خودم می شینم و کتاب می خونم تابازیش را خودش تنهایی یا با بچه ها بکنه و به من وابسته نباشه. بعد این خانم ها وایستاده بودند پیش بچه هاشون، بچه های اون ها یه چیزی با این شن ها ساختند، پسر من می خواست بره باهاشون بازی کنه، خندید و دستش را زد به اون قلعه مانندی که اون بچه ها ساخته بودند، خانم ها دعواش کردند و بیرونش کردند از شن ها، پسر م اومد یکم با اسباب بازی های دیگه بازی کرد، بهش گفتم می خوای بریم بستنی بخوریم، گفت یکم دیگه بازی کنم؟ گفتم برو، بعد تا رفت دوباره توی شن ها، مامان اون بچه گفت خانوم به بچه ات بگو این ها که بچه های ما می سازند را خراب نکنه!! گفتم اخه این خیلی بچه است. بعد خانومه به اون یکی گفت باید یاد بگیره و تا کی بی ادب باشه، حالا پسر من نمی دونم چه بی ادبی کرده بود. بعد مسئول اون جا هم یعین می خواست درستش کنه، پسر من را صدا کرد گفت بیا بریم استخر توپ بازی کنیم، بچه من هم خودش تو خونه استخر توپ بزرگ داره براش عادی شده، یه جوری می خواست بیاد بیرون. دیگه من اوردمش بچه را بیرون و بردمش براش بستنی خریدم و اومدم خونه باهاش بازی کردم . ولی دلم گرفت.
چون من خودم بیشتر مقید هستم که اگه بچم کاری کنه بهش تذکر بدم ولی واقعا کار ی نکرده بود فقط رفت نشست پیش اون بچه ها، و یه کوچولو انگشتش خورد به اونی که اونا ساخته بودند.
به نظرتون نباید ناراحت می شدم؟