من یادمه بچه بودم با دختر عموم ی بار سر کنجکاوی و مخفیانه کشیدیم از شانسم از اون خوبا بود دراز قهوه ای خارجی بود ی چیز معرکه مامان بزرگم میکشید ولی همون ی بار بود الان ۲۶ سالمه ن سیگار ن قلیون خوشم نمیاد
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد
چرا دروغ من بچه بودم سیگار مادربزرگمو دزدیدم کشیدم ولی ن برا افسردگی برا کنجکاوی
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد
هار نیست، تنهاست، اینقدر تو اینستا و فضای مجازیی و جمع دوستان و ماهواره با روحیات مردم خصوصا بچهها داره بازی میشه، اونام میخوان زودتر بزرگ شن، لطفا اگه اون از شما دوری کرد، شما بهش نزدیک شو، اون بی ادبی کرد شما احترام بزار ، با روانشناس صحبت کنید طریقه ارتباط گیریتون رو باهاش از متخصصین بپرسید، و خواهش میکنم نزارید با این حال وارد نوجونی بشه، حیفه دخترا و پسرا که به سمت سیگار و قلیون برن. کمکشون کنید و نجاتشون بدین.
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد