در طول روز شاید ۱ دیقه ارامش ندارم همش حزص میخورم مخصوصا از دست مادرشوهر و خانواده ی شوهر عفریته های کثیف
از اول ازدواج تا الان ی روسری برام نخریدن هیچ رسمیو برام احرا نکردن ن سرویس طلا ن عیدی ن کادو ن شاباش حتی برا نامزدی منو شاباش نکردن هیچکدوم گفتن پول نیوردیم باخودمون.... پول لباس عروس و قنچه های نامزدیمو خودم دادم حتی بعد عروسیم کلی دقم دادن و حرصم میدن هنوزم
هیچوقت نمیبخشمشون هیچوقت ازشون متنفرررررررم حالم ازشون بهم میخوره
خدا نکشتت با این تاپیکت😂منم دل خوشی ندارم ولی حال ندارم تایپ کنم
منم ازشون بدم میادددددد😂
خاك تو سرشون احمقا
عجب ادمای رونده بهشون
متنفر نیستم ولی صمیمی هم نیستیم
واسه منم هیچی نخریدن همشو شوهرم خودش خرید چون من مطلقه بودم و بچه دار هم نمیشدم
عزیزم وقتی دیدی اینطورن نبایدازدواج میکردی
من دیروز به پدرشوهرم گفتم تورو به اون مکه ای که رفتی دست از سر ما بردارین من هیچ نسبتی با شما ندارم
منم متنفرم
بلاها سرم آوردن آبروها ازم بردن که همه میگن چطور زنده ای تاحالا
هممون همینیم اما هی گفتنش چه دردی رو دوا میکنه ..
فقط به این فکر میکنم ک بهتر منتی سرم ندارن ....هرچند همین ک عروسشون شدم منت دارن ک پسرشون گرفته منو اما اعتقاد دارم هرکس به نحوی نتیجه اعمالشو میبینه
از اونطرف هم خوبیهایی دارن ک بازهم خدا بهشون اجر بده
سیاست من در کل دوری و دوستی بدون توقع ازشون با حترام برخورد کردن .صمیمی نمیشم درددل نمیکنم گله هم نمیکنم ....کمک هم مثل سابق نمیکنم خبر نمیگیریم فضولی نمیکنم تو زندگیشون اونا هم متقابلن همینطورن
آنتی ویروس خانواده شوهر به خودم وصل کردم
اونوقت نقش شوهر محترمتون این وسط چیه؟ هویج؟ همه اینهایی که گفتی وظیفه همسرتون هست نه خانواده شون
