من آدم پرویی ام یارو مهمونی گرفته بود تخت منم بغل پنجره قشنگ احساس اینو داشتم انگار وسط مهمونی رخت خواب انداختم اونم ساعت دو شب که فرداش امتحان دینی داشتم خیلی عصبی با شلوار گل گلی و تاپ خرسی در زدم گفتم صدای اون بی صاحابو قط کن میخوام بخوابم میفهمی فردا امتحان دینی دارممم😂😂😂