سر ی جریان کوچیک و بی ارزش که شوهرمم بوده...جاریم رفته صدتا روش گذاشته به مادرشوهرم گفته منو شوهرم متوجه بی محلی مادرش شدیم..شوهرم به مادرش میگه،مادرشم میگه زنه توعه که رفته پشت سرما کلی حرف زده تازه توام بودیو هیچی نمیگفتی،شوهرمم میفهمه کارجاریمه چون فقط اون پیش مابوده..میگه مگه زنم چی گفته بوده خبط و خطایی نکرده که من عکس العل نشون بدم...۴روز پیش فهمیده شوهرم،امروز بمن گفت..و میگه خیلی عصبانی ام از دست زن داداشم یا توبرو به روش بیار و بگو زر زیادی نزنه یامن برم به برادرم بگم که زنت فتنه بپاکنه و خبربره...حالا من چیکار کنم؟بهش گفتم من چیزیش نمیگم توبرو به برادرت بگو و بگو که زنمم میدونه...الانم بچه ها اینقدر عصبانی ام امشب مهمونیم اونم هست..میترسم دیدمش نتونم خودمو کنترل کنم ی چیزی بهش بگم..اما خوشم میاد که خوب خودشو پیش شوهرم خراب کرد
وااای
چقدر همو دوس دارید
باهم صمیمی بودین؟
خداروشکر جاری ندارم
ولی بزن دهنش عبرت شه براش
اخه ادم دانا پیش جاری ازمادر شوهر وقوم شوهر بد میگه😑🤐
وای من باشم انقد خوشحال میشم آرزومه که جاریم پیش شوهرم خراب بشه آخه خودشو خیلی خوب جلوه میده اما من میدونم چه مارموزیه
تو ام چیزی نگو بذار شوهرت حرف بزنه اما به مادرشوهر بگو که من همچین حرفی نزدم اونم میگه که چیا گفته جاریت
بعد هم قطع ارتباط کن با جاری خیلی خوب و راحت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
