کنار آینه نشسته بودم ،وسایل آرایشی که واسه مادرم بود رو ورمی داشتم ،اول خط چشم ،درشو باز کردم و قلموشو توی دستم چرخوندم ،خط بالای چشممو نازک کشیدم و بعد از وسط چشمم دوباره یه خط روش کشیدم و یه دنباله نسبتا بلند ،قلمو رو توی دستم عوض کردم و سعی کردم اونیکی روهم قرینه دربیارم ،چند بار وسطش پاک کردم و دوباره کشیدم ،بالاخره چشمام جفت شدن ،چشمایی که الان شبیه چشمای روباه شده بودن
پشت پلکمو نخودی کردم و روشو کرمی و محوشون کردم ،ریملو ورداشتم و محکم به مژه هام میکشیدم ،مژه هایی که حالت فر نداشتن الان بلند شده بودن و گوشه های چشمم خودنمایی میکردن .
سریع یادم اومد که برم سراغ کانتور کردن ،تند تند پایین گونه و خط فک و بینیم رو کانتور میکردم ،استاندارد زیبایی که باید گونه ها بزرگ بینی کوچیک و لبا قلوه ای باشن ک تهش شبیه یکی از کارداشیان ها بشم رو مو به مو اجرا میکردم ،هایلایترو به بالای گونم و وسط بینیم زدم و مثل چراغ میدرخشیدن و چشمک میزدن
به آینه نگاه کردم رژ لب رنگ نود باید میزدم ،ولی من رژ قرمز دوست داشتم ،چهرم خوب شده بود شبیه یکی از این در دافایی که توی اینستا و خیابون و .. هستن ولی من نبود ،لبخند زدم
اصلا این لبخند شبیهه لبخند مهربون من نبود ،انگار یه ماسک زده بودم روی صورتم ،حس عروسک و مصنوعی بودن بهم دست داد ،راستش از خودم چندشم شد ،دستمال مرطوبو سریع کشیدم بیرون و محکم روی صورتم کشیدم ،زیر چشمام سیاه شد ولی خوشحال تر بودم ،حس رضایت از کارم باعث شد بیشتر پاک کنم ،حجم زیاد کرم روی صورتم حالمو بد میکرد،رفتم روشویی پشت هم مشت های آب روی صورتم سیلی میزدن صورتمو با ژل صورت پاک کردم ،روشویی آبش کرمی رنگ شده بود ،سرمو آوردم بالا و خودمو تو آیینه دستشویی دیدم ،پوست تمیز و براقم بهم چشمک میزد ،لب هام کش اومد ،الان قشنگ تر شده بودم ،حتی با زیرچشم کبود و لب های نازک ،چشمام انگار خاص تر شده بودن
دیگه نمیشد روشون اسم گذاشت آهویی ،روباه ،کشیدهه و ...
فقط میشد اسمشو گذاشت چشم های آتوسا
