سلام بچه ها من شنیدم خصوصیت اخلاقی مردان نیمه اول سال خیلی بهتر از مردان نیمه دوم ساله... میخام ببینم شما همسرتون اگه نیمه اولی و یا دومین هست چقدر این حرف رو تایید میکنید ... من خودم از همسرم که متولد بهمن بود جدا شدم چون واقعا واقعا وحشتناک بود و از اون زمان حدود دو سال میگذره و روزی نیست که نگم خدایا شکرت ... اگرچه احتمال داره دیگه هیچ وقت شرایط ازدواج برام فراهم نشه ... ولی بازم میگم همینکه از دست یک همچین آدم روانی و بیماری خلاص شدم شکر داره ... مرد دیگه ای تو اطرافیان میشناسم که اونم بهمنی هست و زیاد زندگی زناشویی جالبی نداره و زن و شوهر بخاطر بچه هم رو تحمل میکنن . و البته مرد دیگه ای میشناسم که اتفاقا اون هم متولد بهمنه و مرد واقعا خوبی هست ... یعنی میخام بگم این یک حکم قطعی نیست ولی شنیدم در کل آمار مزدایی که نیمه دوم سال بدنیا اومدن و مرد زندگی نیستن بیشتره ... حالا میخام ببینم چند درصد از افرادی که زحمت خوندن این تاپیک رو میکشن این حرف رو تایید یا رد میکنن ...
خدایا زیبا ترین لحظه ها را نصیب مادرم کن زیرا او بهترین لحظه هایش را بخاطر من از دست داده است. . . فاجعه تلخ زندگی من از ۲۸ آذر ۹۶ اتفاق افتاد من دیگه مادر ندارم قلبم هم با مادرم رفت زیر خاک. لطفا یک صلوات مهمونش کنید
شوهر من ابانیه.بی عیب نیست.ولی اروم و مهربونه.مردهای بهمنی خوب نیستن.من یکی رو میشناسم که زن حامله اش رو میزنه
حرمتها که شکسته شد
مسیح هم که باشی،
نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی...
آنچه در دستت بود،
امانتی پنهان بود که حراج شد،
آنچه نباید بگویی گفته شد،
فاجعه را یک عذر خواهی درست نمیکند!
حرف، حرف ویران کردن دل است،
نه دیواری خراب کنی و از نو بسازی!
شوهر من بهمنیه مااااهه مااااه صددرصد راضیم ازش برادرام هر سه نیمه اولی هستن یکی شون اخلاقش تنده یکی شون مهربونه یکی شون متعادله فک نکنم این استدلال درست باشه در کل
شوهر من فروردینیه خیلی دلسوز و احساساتی و مهربونه ولی قدرت طلبه
هنوز نیـســـــــــــــتی تا از چشمای قشنگت و موهای نازت بگم
هنوز نیســـــــــــــــــــتی که از پارک رفتن و مهمونی رفتنامون بنویسم
از لباس هندونه ای شب یلدا...یا مهمونی روز تولدت
از قدم زدنمون لب دریا یا سیسمونی قشنگت
تو هنوز نیســــــــــــــــــتی...نی نی خیالی من
نمیدونم کی اینارو میخونی...اصلا میخونی یا نه...
ولی من عاشــــــــقتم...دختر باشی یا پسر...یه قلو یا دو قلو
من مینویسم...هر چند خیالی
«رب هب لى من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء»
رز لیدی برا من که بهمنی بود و حتی خانوادش نمیتونستم تحملش کنن بجز ۴ تا رفیق مثل خودش کسی نمیتونستم باهاش معاشرت مداوم داشته باشه چون تحملش سخت بود خواهر و برادراش که بماند ... انگار تو هر برخورد تمام تلاششون رو میکردن که هرچه سریعتر این ملاقات تموم بشه بسکه زبون تلخ و پر از تحقیر و توهینی داشت
خدایا زیبا ترین لحظه ها را نصیب مادرم کن زیرا او بهترین لحظه هایش را بخاطر من از دست داده است. . . فاجعه تلخ زندگی من از ۲۸ آذر ۹۶ اتفاق افتاد من دیگه مادر ندارم قلبم هم با مادرم رفت زیر خاک. لطفا یک صلوات مهمونش کنید