غروب یهو برگشت گفت فکر نکنم تو دیگه باردار بشی.
گفتم چه حرفیه چرا اینجوری میگی؟ گفت نمیدونم یهو گفتم . ما یه دختر سه ساله داریم. بیهایت دوسش داریم.اونم خیلی دوسش داره.منتها موقعی که بارداربودم یهو بهم گفت تو دختر زایی.
امروزم که یهو اینجوری گفت. گفت مایه پسر باید داشته باشیم.حالاجالب اینجاست که منو مجبور کرده قرص ضدبارداری میخورم.
دلم شکست ازش. الکی رو من عیب میزاره. میترسم حتی باردارشم.پسر نتونم بیارم چی