منم جدا شدم آقا هستم چندسال عاشقانه زندگی کردم به هر چی خواستیم رسیدیم ۲ خونه زمین برای ساخت خونه سوم حساب بانکی ماشین عالی خالصه سفرهای بزرگ هر تابستون توی اوج اعتماد و صداقت چنان خجری از پشت بهم زد خدا میدونه شب روز چشمام اشک بود درد خیانت درد بزرگی هست چنان شخصی بودم براش که نظافت خونه حتی آشپزی هم میکردم در وقت مرخصیم حدود یکسال دردگیر بودیم نگذاشتم کسی بدونه عاشق مرد زن دار شده بود سفت سخت بعد ی سال به طور توافقی جدا شدیم حالم اصلا خوب نبود زیر نظر ۲ دکتر روانشناس بودم حدود یکسال طول کشید تا بهتر شدم داستان خالصه گفتم چنان بودم براش که فامیل نزدیک خودش حسرت میخوردن خب گذشت همچیز رفت الان ۶ سال میگذره هیچ وقت حسرت گذشته نمخورم چون به آینده نظر دارم متاسفانه دیگه قید زندگی دوباره زدم شغلم روی کشتی حوضه خلیج فارس و کشورهای عربی هست خداراشکر حالم بهتر شده من درسی گرفتم که اگه بی نهایت محبت و احترام بزاری بی ارزش میشی همیشه خودت باش
میدونی خیانت درد بزرگیه قلبتومچاله میکنه هزار سالم ک بگذره فراموش نمیشه شاید کمرنگ بشه اما فراموش نه!
این ک بعدش میشینی اتفاقات گذشته رو دومینو وار میچینی کنارهم ومییینی تموم مدتی ک تو بهش وفادار بودی و چشمت کسیو ندیده اون مشغول چ کاری بوده
خوشحالم براتون ک جداشدید و ب ارامش رسیدین
برامنم دعا کنید
من هم ساکن بندرعباس هستم
من تنهایی و غریبی و خیانت رو باهم تجربه کردم گذشت اما هیچی مث سابق نشد و نخواهد شد
