سلام. خونوما یه راهکاری به من بگید که به این چیزای بی خود فکر نکنم. راستش تایپک قبلیمو بخونید میفمید مشکلم چیه. من و نامزدم اوایل عقد هرمز بحث داشتیم ینی‌اون خیلی گیر میداد دعوا میشد سر هرچیزی حساس بود ولی اینم بگم ک منم یکم زور میگفتم و تو بحثا کوتاه نمیومدم و این که ما باهم دوست بودیم و شوهرم از رابطه قبلی ممن خبر داشت و گیر میداد ک چرا باهاش بودی من فک میکردم بهونشه و میخاد طلاقم بده بعد یه مدت دیدم سرد رفتار می‌کنه... تا این که یه روز تو گوشیش دیدم سرچ کرده پشیمانی قبل از ازدواج یاد این که میفتم آتیش میگیرم از یه طرف میگم شاید منو دیگه دوس نداشته حتما خوشگل نیسم ولی بازم میگم اون یک سال برای من میمرد مگ میشه تو این یک سال نفهمیده باشه من خوبم یا بد بعدشم خودش میگه بخاطر کارات و این که غروری برام نزاشته بودی اینارو سرچ کردم می‌گفت اعصابم خورد بوده دوس داشنم با یکی. درد. دل کنم اما غرورم نمیزاشته و این که تو خیلی خوشگل و دوس داشتنی هستی امامن همش میترسم دروغ بگه و منو دیگ دوس نداشته باشه. نظر شما چیه حقو به کی میدین .
نظرم اینه که شاید اینقدر غرور داشتی که طرفت خسته شده
حالا هر چی باشه..
نمیخواید دوتاتون یکم آروم شید بس کنید این تشویش های ذهنی رو...
یکم ریلکس باشید مدارو کنید کم کم هم در محبت و عشق رو باز کنید به هم تا عاشق هم بشید جون بدید براهم
بنظرم زیاد کل کل کردی و از ازدواجش پشیمون شده و از ایندش ترسیده .برا همین
دلیل دیگه ای نمیبینم
برای همه پیش میاد
کاملا نرمال که در طول زندگی یا عقد یا دوستی مواقعی مسائلی پیش بیاد آدم حسش تغییر کنه یا نسبت به تصمیمش دو دل بشه
این نشونه آدم سالم هست
و نکته مهم اینجا اینه حسش بررسی کرده و باز دوباره مونده تو رابطه با شما ینی هر مشکلی بوده علاقه مندی به شما در رتبه بالاتر بوده و باعث شده ترک نکنه، پس خوشحال باش وسعی کن قدر زندگیتو بدونی با بحث های بیخود روزگار تلخ نکنید چون زندگی کوتاه ست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
