بین من و شوهرم یه دعوایی شد که شوهرم یه هفته گذاشت و رفت ،منم زنگ زدم به مادرشوهرم که ببینم از شوهرم خبر داره یا نه
اونم هر چی از من تو دلش کینه داشت بهم گفت :
پسرمو فراری دادی،اگه یه تار مو ازش کم بشه بنزین ورمی دارم خونه پدرت رو آتیش می زنم و
تو زن نیستی که شوهرت رو ازت فراریه و هزار حرف دیگه ....
خیلی بین منو و مادرشوهرش خوب بود ولی همه اش خراب شد. البته بعداً فهمیدم خودش به شوهرم گفته برو چند روزی نباش تا زنت آدم بشه😔
خب چرا ناراحتی الان
به افسالسافلین
واییی چ بدجنسه😑
همه از مادرشوهرو خواهرشوهر مینالن
من از برادرشوهر😔
الان با شوهرم خیلی خوبیم و اون اتفاق ها رو که یه ماه پیش افتاد فراموش کردم ولی حرفهای مادرشوهرم و اینکه اینهمه سال از من بدش می یومده و من اصلا نمی دونستم خیلی عذابم می ده
حالا شوهرت برگشته؟؟ اگه این جور روتون به هم باز شده، ارتباطتو کامل قطع نکن چون نباید شوهرتو بزاری تنهایی بره، ولی کمتر کن
عزیزم چرا ناراحتی
چه مادری به جای اینکه بگه بمون خونت ومشکلتو حل کن اینو گفته؟
اصلا چرا شوهرت مسائل بینتون رو میبره خارج از خونه؟
الان تو باید از مادرش ناراحت باشی که
واه چه بد چرا شوهرت اینجوری کرده کار اونم اشتباه بوده اما باید دید اون حرفش چیه
رو دست خوردي
ركب خوردي
از پشت خنجر خوردي
طبيعيه
فقط فاصله بگير
