من مامانم بعد از دو هفته حاملگی خواهرم به مامانِ بابام گف بعد مادربزرگم به همه گف عروسم تا چهار ماهگیش به من نگف😐 وقتی جنسیت معلوم شد به من گف جالبیش اینه مامانم از بس حالت تهوع داشت و شکمش بزرگ بود همه فهمیده بودن😐💔
هیچوقت دوست ندارم مادر بشم چرا؟؟! چون نمیخوام یه کوجولوی بی پناهو وارد این دنیا کنم که عذاب ببینه و بعدش مثل بقیه که عذابش دادن بقیه رو عذاب بده:) کاربریم دست چند نفره:/
من جواب آزمایشم که گرفتم شوهرم زنگ زد مامانش و مامانم خبر دار کرد همون شب هم عروسی دعوت بودیم هر کسی میرفت سمت مادرشوهرم احوالپرسی بعدش میومد به من تبریک میگفت فکر کنم هرکس میگفت چه خبر سریع میگفت والا عروسم حاملست 😂😂😂😂😂
بعد ۳ ماهگی بگو . دیگه اونجور خوب نیست بزاری بفهمن. ما از زخم خورده ایم وقتی خودمون فهمیدیم ناراحت شدیم دوست نداشتیم تبریک بگیم نه از حسادت ها نه از اینکه خب تا کی میخوان مخفی کنن و چیزی نگن بارداری رو نمیشه مخفی کرد
من که تا جواب آزمایش گرفتم به خانواده خودم و شوهرم گفتم اونا خودشون به همه گفتن ولی معمولا میگن صبر کنید ۳ماه تموم بشه بعد.اگه دوست داشتین به پیج من یه سر بزنید.
من تو خونه با مادر شوهرم بودم ساعت ۵ صبح بی بی چک زدم اونو از خواب بیدار کردم بهش گفتم زنگ زدم به خواهر شوهرم کلا انگار خل شده بودم بعدا گفتم چه کاریه کردم🤭🤣
او وقتی هاتیه باوشم بو اولین بار تازه زانیم زندگی چیه و او روژانی په ش تو همو لخووه زندگیم کردو زور زور دلخوشم به بونت کسه کم .💜روژان💜
من بچه سومم تو راهه ولی منتظرم ک جنسیتش بفهمم و بگم
اللهم صل علی محمد و آل محمد مدرس زبان عربی ؛ تضمینی ؛عراقی ؛ فصیح ؛ لبنانی ؛ کویتی ؛ بحرینی ؛ قطر؛ سوری ؛ عربی محاوره ای ؛ و...اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .دوست داری برای خودت درآمد داشته باشی تو خونه خودت بگو برات عکس از کارام بفرستم من مربی تریکو بافی ام به صورت مجازی کاملا حرفه ای و تضمینی😍
پسرم ک آزمایش جوابش گرفتم شوهرم کم مونده بود بلندگو دستش بگیره تو کل شهر بگه
باز دومیم دخترم چون یکدفعه و خیلییی زود باردار شدم خودم خجالت میکشیدم خیلی ک انقدر زود شد اما اون هم باز شوهرم ب کل شهر اعلام کرد
برای مادرم ک بهترینم بود جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهد.و تجربه را زیاد میکند. هیچجا ننوشته اند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز دردچیزی نمیروید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.