2777
2789

مادرشوهر پدرشوهرم هیچی برای عروسیمون نخریدن ( فقط دو میلیون پول بهم کادو دادن) اونم احتمالا از شوهرم گرفتن 

بعد الان مادرشوهرم همیشه میشینه تعریف میکنه میگه خاهرم برای بچش اینو خرید اونو خرید برای دخترم اینو خریدم اونو خریدم ( میترسم بهش بگم برای پسرتون که هیچی نخریدین دیگه تعریف مردم رو هم ندین ) ولی هم میترسم بعدا شوهرم بیاددعوا که چرا جوابشو دادی هم اینکه انگار یه چیزی نمیزاره جواب بدم چیکار کنم رو مخم نباشه 



بعد مادرشوهرم همیشه از ما توقع داره بهترین مهمونی بهترین کادو رو‌بگیریم ولی خودشون میومدن خونه ما یه کیبو شیرینی هم نمیخریدن عین گداها ولی از اول عروسیمون شوهرمو یاد میده برای فلانی فلان کادو رو ببر فلان کارو کن

گلم توجه نکن...وقتی میگ بگو خدارو شکر پدر من تو زندگی برام کسری نزاشت منم ان شالله برا بچم همه کار بتونم کنم...بگو چقدر خوبن پدر مادرایی ک هوای بچهاشون رو دارن اینجوری بهش بگو

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

عزیزم تنها نیستی دقیقا خانواده شوهر منم اینطورین مادرشوهرم پیش من میگفت ٧ سال پیش عروسی جاریت انقدر واسش وسیله خریده بودم که فامیلای عروس بهم میگفتن تو فروشگاه داری

میگفت تو وسایل عروسش واسش چتر هم حتی خریدم نخ سوزن کیف مشکی کیف سفید دو جفت کفش



واسه من هیچ کاری نکردن

من ١٠ ماهه عروس شدم

حتی یه هفته مونده بود به عروسی اینه شمعدونمو خریدن


کادوی عقدم بهم ٢ تا جوراب شلواری دادن ٢ تا ساق دست ٢ جفت جوراب یه شونه دوتا لاک دوتا رژ لب یه ریمل کرم پودر

یه ایینه دوتا شورت و سوتین و یه چادر و یه شومیز

حتی منو نبردن واسه انتخاب

کرم پودری که واسم خریدن اصلا یه بار استفاده نکردم چون مناسب پوست من نبود

شومیزم یه بار تنم نکردم انقدر گشاده حتی حامله هم بشم باز نمیتونم بپوشم اندازه خودشون گرفتن

٥٠٠ تومنم سر عقد زیرلفظی دادن ازم گرفتن



بعد شب عروسی مادرشوهرم بهم میگفت کفش عروسی جاریتو بپوش اون موقع واسش فلان قدر خریدم ٧ ساااال پیش

اینجا قسمتی از سرنوشتم رو میارم رو خط :)♡
عزیزم تنها نیستی دقیقا خانواده شوهر منم اینطورین مادرشوهرم پیش من میگفت ٧ سال پیش عروسی جاریت انقدر ...

همونا رو هم برای من نکردن و نخریدن ، من نمیدونم چرا خونواده دختر باید همه جوره سنگ تموم بزارن ولی خودشون هیچی بعد دوقورت و نیمشونم باقیه

عزیزم تنها نیستی دقیقا خانواده شوهر منم اینطورین مادرشوهرم پیش من میگفت ٧ سال پیش عروسی جاریت انقدر ...

چقدر پرو......بهش میگفتی مادر جون اگر لازم هست لطفاً خودتون بخرید من نمیتونم از وسایل دیگران استفاده کنم در شأن من نیست من اگ بودم میگفتم عااا شده مادر شوهرم چیزی بگ اینجوری جواب بدم بدوون دلخوری

همونا رو هم برای من نکردن و نخریدن ، من نمیدونم چرا خونواده دختر باید همه جوره سنگ تموم بزارن ولی خو ...

تازه عروسی کردم خب منم پدرم خیلی برام خرید واقعا همه چیو هم خوب گرفتم...بعد مادر شوهرم بهم گفت عروس خالم همه جهاز رو خودش آورد منم از دختر خالش ک زن دایی شوهرم میشد پرسیدم گفت ن عروس ما هیچی نیاورد همه رو داداشم خرید......بعد اینقدر ناراحت شدم رفتم بهش گفتم چرا دروغ بمن میگی مگ من چی کم داشتم گفتم مگ تو مثل خالت برا من ۸ تا النگو خریدی سکوت کرد ب پته تته افتاد گفت بخدا منم شنیدم گفتم بار آخر باشه چیزی ب گوش من برسونید زندگی دیگران ب خودشون مربوط شوهرمم ب مادرش گفت حق نداری با این حرفا زنمو ناراحت کنی

تازه عروسی کردم خب منم پدرم خیلی برام خرید واقعا همه چیو هم خوب گرفتم...بعد مادر شوهرم بهم گفت عروس ...

شوهرت پشتته ، شوهر من میگه مامان من سادس خنگه هیچی نمیدونه تو بدی موزی سیاست داری فلان بهمان

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز