2777
2789
عنوان

لطفا اگه فکری به ذهنتون میرسه کمک کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 2154 بازدید | 52 پست

عزیزم پارسال برج ۵ خونریزی مغزی کردم اینقدر حرص و جوش خوردم چند هفته بیمارستان بودم دوسه ماه درگیر بودم هیچی یادم نمیاد شوهرم خودشو مقصر مریضی م میدونست وتغییر کرد میگه در نبودت خیلی اذیت شدم پولی هم دستم نبود دکتر بهم گفت زنت میمیره باید سریع عمل شه میگه ۳۰۰تومن تو حسابم بود از همه دوستاش و اقوام من پول قرض گرفت خرج بیمارستانم کرد هنوزم داره بدهی هاشو میده جالبه همون خانوادش یه قرون کمک نکردن خودش فهمید حالا به امید خدا کم کم داریم از نو شروع میکنیم پس انداز میکنیم در آینده خانه دار بشیم .ومن خوشحالم ازین اتفاق چون الان یکساله آرامش دارم خدا خودش روزی رسانه غصه هم نمیخورم عوضش شوهرم کنارمه  

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عزیزم پارسال برج ۵ خونریزی مغزی کردم اینقدر حرص و جوش خوردم چند هفته بیمارستان بودم دوسه ماه درگیر ب ...

وای چقدر شبیه منی تو الله اکبر.منم سرطان گرفتم میگن خیلی‌اعصاب رو این بیماری موثره باید ارامش باشه 

وقتی ارامش اعصابت بهم میریزه بدنت مستعد سرطان میشه حتی میگن کسایی که سرطان میگیرن یک شوک شدید و فشار شدید عصبی تحمل کردن خلاصه کنم میگفت شاید من باعث شدم سرطان بگیری حتی میگفتم چته عصبی هستی میگفت بلایی سرت بیاد مادرتووووو میترکونم بعدشم مادرمو پوستشو میکنم بعد نمیزارم مادرمو مادرت چشمشون به منو بچه مون بخوره .میگفت دست خودم نیست همش تو خیالم تصور میکنم تو فوت کنی سر خاکت همه اینا رو آتیش میزنم.اخه بیمار بودم هی مادرم میگفت بچه ات یک سال نشده نامادری بزرگش میکنه شوهرم عصبی میشد میگفت به خاک مرده هام قسم زن نمیگیرم ولش کنید حتی بلند کرده بود تنهایی رفته بود خونه مادرم اولتیماتوم داده بود اعصاب منو روش راه نرن.هی میومدن به شوهرم میگفتن حوصله داری اینقدر دکتر میری!!!فقط چرت و پرت میگفتن شوهرم همه اینا کنار هم باعث شد کلا بگه فقط زنو بچه ام دیگه کسی برام مهم نیست.خیلی چیزا نمیتونم بگم تعلیق میشم.ولی شوهرم از کارهایی که عذابم میدادن نمیتونم بگم تعلیق میشم صد در صد.یواش یواش دست برداشت.الانم ما از صفر شروع کردیم داریم بلند میشیم تو سال دیگع جای معمولی شهر میتونیم یک اپارتمان بخریم اگه طبق برنامه بریم خرابکاری نشه

اره هیچ وقت یادم نمیره پا به ماه بودم اینجا درد ودل کردم ولله یک سری خانوم گفتن این اقاست تو خصوصی ب ...


سلام پست هاتو خوندم از ته دلم برات ناراحت شدم، خیلی سختی کشیدی، بخدا که دلم آتیش گرفت برات، از خدا میخوام دیگه مشکلی تو زندگیت برات پیش نیاد، یه تاپیکی هست برا سال 96 ولی همچنان سالهاست ادامه داره با عنوان دختران آسیب دیده از مادر( تاپیک جامع) یکی به اسم کیمیا اون سالها زده، برو تو اون درد دل کن سبک شی،منم به عنوان یه هموطن این ازدستم برات میاد برات دعا کنم به درگاه خدای عزیز

مواظب حرف هایمان باشیم، حرف ها گاهی از زباله های هسته ای هم خطرناک ترند و هیچ جای این دنیای خاکی نمی توان چالشون کرد
سلام پست هاتو خوندم از ته دلم برات ناراحت شدم، خیلی سختی کشیدی، بخدا که دلم آتیش گرفت برات، از خدا م ...

میشناسمش از ابتدا تا بگم تقریبا انتهاشو خوندم.کیمیا ببین چطور برخورد کرده نمیزاره درد و دل کنن هی میخواد بگه راه حل بگید.ادم اعصابش بهم میریزه.ادم گاهی دلش اینقدر پر هست دلش میخواد حرف بزنه حداقل همین خالیش کنه ولی نمیزاره میگه تاپیک منو منحرف میکنید همینجا درد و دل با دوستای خوبم خیلی خیلی عالیه.و شرمنده ناراحت شدی عزیزم ببخشید ولی شاید همین چیزا باعث باز شدن چشم خیلیا بشه شاید مادرهای جدید واقعا اسیب به دختراشون رو کم کنن.ازت ممنونم بابت اینکع بهم راهکار دادی که ارومتر بشم به خدا قسم که برام یک دنیا ارزش داشت همدردیت باور کن

میشناسمش از ابتدا تا بگم تقریبا انتهاشو خوندم.کیمیا ببین چطور برخورد کرده نمیزاره درد و دل کنن هی می ...

بخدا هر وقت در مورد رنج و دل شکسته کسی میخونم و میدونم عین واقعیت رو میگه اگه اغراق نکرده باشم خدا میدونه انگار اون اتفاقات برای خودم افتاده اونقدر ناراحت میشم، در مورد کیمیا هم راست میگی من هم خیلیش رو خوندم، خواهر گلم قول میدم که برای به آرامش رسیدن دل پاکت از ته دلم برات دعا کنم

مواظب حرف هایمان باشیم، حرف ها گاهی از زباله های هسته ای هم خطرناک ترند و هیچ جای این دنیای خاکی نمی توان چالشون کرد
بخدا هر وقت در مورد رنج و دل شکسته کسی میخونم و میدونم عین واقعیت رو میگه اگه اغراق نکرده باشم خدا م ...

مرسی عزیز دلم میدونم چی میگی اتفاقا دوست ندارم کسی ناراحت بشه ولی گاهی ادم به قدری ناراحته باور کن به قدری ناراحت هستم که قلبم میخواد بترکه.دیگه فقط میشه مجازی حرف زد خب ادم درد دلش کجا بگه پیش کی بگه که بدونی بعدا سواستفاده نکنه یا تو پیشونیت نزنه بدتر داغ دلت شدیدتر بشه

وای که خدا صبرت بده  عجب حوصله ای داری با این خانواده!   خانواده ات نه از تو حساب می برند و نه از شوهرت! اصلا نباید جرات کنند همچین پیشنهادی بهت بدهند! 

 بی خودی دور خودت با بچه شلوغ نکن که اوضاع بدتر می شه!   از کجا می دونی بچه ای که میاد بعدها به دایی هاش نره؟ بزرگ که شد نسه یه بیکار که دیگران به فحش نبنده؟  یا به شوهرت بره که ساده است و همه سوارش می شن؟ 

همین یکی که به دنیا آوردی به بهترین وجه تربیت کن و بفرست بره خارج و از این دیوونه خونه رها بشه! تو این محیط آدم سالم هم کم میاره چه برسه به تو که چه مریضی رو هم پشت سر گذاشتی!

 بچه ات اون سر دنیا تنهایی هم بکشه باز می تونه به اطرافیانش بگه خانواده ام یه کشور دیگه هستند و خودش آبرومند زندگی کنه!   نه اینکه هر روز از دست فامیل حرص بخوره و سرش پایین باشه! 

من بچم کوچیکه  قراره از سال بعد بفرستم کلاس زبان!  شدا از لباس و خوراکم هم بزنم خرج کلاس هاش می کنم!  تا هر جا بتونم کمکش می کنم که فقط بره!  هر چی من تو جوونی از دست حرف و اذیت اطرافیان پیر شدم کافیه!   حداقل بچم بره و زندگی کنه! 


یا ارحم الراحمین
وای که خدا صبرت بده  عجب حوصله ای داری با این خانواده!   خانواده ات نه از تو حساب می برند ...

عزیزم مرسی از همدردیت.میدونم چی میگی.ولی من سال دیکه شهریور خونه خودمو میتونم پس بگیرم اینجا نمیتونم بنویسم ولی فکرهایی دارم قطعا بیش از چهار بچه هم میتونم مالی مدیریت کنم ولی اینبار شوهرم گند نزنه که دیگه نمیزامش همه چی به نام خودمه دست خودمه

عزیزم مرسی از همدردیت.میدونم چی میگی.ولی من سال دیکه شهریور خونه خودمو میتونم پس بگیرم اینجا نمیتونم ...

آخه فقط مالی نیست  بدن آدم کشش این همه زایمان و بچه رو نداره! 

من بچه دوم که آوردم کلی از موهام سفید شد و صورتم که تو پر بود خالی شد! 

انگار بدن آدم وا می ره!   بچه هم کلی قوت بدن می بره  هم اعصاب هم وقت می خواد   و اگه کسی به عنوان  کمک نداشته باشی و دست تنها باشی واقعا طاقت فرسا می شه و از بین می ری! 

یا ارحم الراحمین
چی بگم والا همه حرفات درسته .اگه به سختی باشه والا یکی هم پدرت در میاد

عزیزم این تاپیک رو خوندم، واقعا خدا صبرت بده، چقدر سختی داشتی، دلم گرفت 

اما از نظر بچه حق با دوستمونه، به فکر بچه بیشتر نباش، اونم بخاطر سوابق بیماری خودت

بزار سایه ات بالا سر بچه باشه

همه چیز بچه پول نیست 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792