2777
2789
عنوان

مادرشوهرم دوباره اشکمو در اورد

707 بازدید | 46 پست

خیلی وقت بود سعی کرده بودم که به حرفاش طعنه هاش اهمیت ندم تا امروز که رفتیم برایه جهیزیم فرش بگیریم منو مادرشوهرم نمیزاشت نظر بدم خیلی ناراحت شدم ولی در کل فرشو گرفتیم اومدیم خونه شوهرم داشت با خواهرش شوخی میکرد یک چیزی پرت کرد مجسمه مادرشوهرم تفتادو مادرشوهرم کلی حرفایه تودلش مونده بوده نثار من کرد که از جهیزیم گفت که این خودش اشغال میخواد بیاره بعد نظر میده واسه فرش از پدرم که معتاده گفت و کلی فحش دیگه نمیدونم کونش میسوخت که شوهرم فرش خوب برام گرفته اخرشم که تو اتاق گریه میکردمو تنها بودم شوهرم اومد پیشم کلی سوختو کلی نفرین کرد همه حرفا رو شنیدم فقط برایه یک نظر دادن برایه فرش زندگیه خودم یعنی من حتی این حقم ندارم؟

نمیدونم وجود داری یا دارم توهم بارداری میزنم امیدوارم باشی منو از تنهایی در بیار من از ته دلم دوس دارم تو وجودم باشی قول میدم تا اخر عمر از مراقبت کنم دوست دارم از طرف مامانی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا ازش نگذره

تازشم داشت از خواهرم که طلاق میگیره میگفت که حقشه یعنی خودش دوتا دختر داره از خدا نمیترسه

نمیدونم وجود داری یا دارم توهم بارداری میزنم امیدوارم باشی منو از تنهایی در بیار من از ته دلم دوس دارم تو وجودم باشی قول میدم تا اخر عمر از مراقبت کنم دوست دارم از طرف مامانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792