گمون کنم یه سن خاصی دارن برای حرف زدن
من یه ملنگو داشتم جوجه گوشتی بود از یه فامیلهام که مغازه داشت خریدم خودم باسرنگ غذاش میدادم رخ تورخ صحبت میکرد
خلاصه یه روز یه همسایه ها اومد سیب زمینی قرضی بگیره ملنگو هم توی سالن بود ومرتب مامان میکر د همسایمون گفت مبارکه بچه دار شدی
گفتم نه گفت پس صدای بچه میاد
اشتباه کر دم ملنگورانشونَ دادم
بعداز ظهر هم مریض شد ۵روز بعد هم مرد