منم اوایل مث تو بودم هی دلتنگش میشدم بعضی موقع ها هم خودم باهاش میحرفیدم اونم یجورایی اولاش ناز میکرد بعد چن ساعت میگف بیا بغلم ولی اینبار تصمیم گرفتم ک نرم پیشش تا خودش پی گیرم بشه
شوهرم منم نزدیکم نشده تو این 9 روز،خیلی موقع ها حس میکنم ک نیازشو بیرون پیدا کرده ک سمت من نمیاد ولی خو میگم بیخیال مهم نی،خودمو میزنم ب بیخیالی
وقتی ک اون دلش نمخاد نزدیک من بشه من چرا نزدیکش بشم
وقتی اون دلش منو نمخاد و دلتنگم.نمیشع من چرا دلتنگش باشم و با فکر کردن زیادخودمو پیر کنم.