در عجیب ترین جای تاریخ ایستاده ایم؛کاش کسی ما را بنویسدزندگی ما اولش خدا بزرگه وسطاش باید ببینیم قسمت چی میشه و آخرشم حتما حکمتی توش بوده!قشر متوسط جامعه بودن اینجوریه که تو به بالاتر از خودت نگاه میکنی حسرت میخوری، به پایین تر از خودت نگاه میکنی عذاب وجدان میگیری هراسناک تر از نابینایی،دیدن است با دو چشم باز،که چه بر سر سرزمین مان می آید عجب نسلی بودیم! به ما که رسید جنگل ها سوخت،دریاچه ها خشک شد،ماشین ۱۰ تومنی شد ۵۰۰میلیون، از داخل فیل.تر شدیم و از بیرون تحریم، شدیم نسل پر از دیدن و نداشتن،دویدن و نرسیدن،رفتن و موندن، انتخاب بین سخت و سخت تر... در سرزمینی که سایه آدمای کوچک بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است میسپارم کشور دل را به دستانت ولی خواهشا مانند مسئولین ایرانی نباش
جیران و خاتون قشنگن.....از قدیمی ها فیلم دل و زخم کاری و عاشقانه قشنگ بودن....فیلم ساخت ایران جدیدشم بدک نیست
هفتادیم...تا وقتی مخاطبم نیستی ریپ نزن دوست عزیز/ خواستند ما را دفن کنند، دریغ از این که ما بذر بودیم/خودت باش...کسی هم خوشش نیامد؛ نیامد...اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست/ به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی و هیچکس هم نمیفهمد...