خیلی منو عذاب داده تا الان از خیانت بگیر تا دست ب بزنش و.. دیروز سر قضیه تاپیک قبلیم دعوامون شد و دست روم بلند کرد دوبار چاقو برداشت گفت تو باید بمیری دستم کبود شده گذشتم چیزی نگفتم ..
امروز از وقتی از خاب پاشد شرو کرد بی دلیل عصبی شدو فحش داد خاستم برم اتاق که از گردنم گرفت هولم داد جای چنگاش موند رو گردنم ..
منم دیگ گفتم چقد باید ازین ادم تو سری بخورم زنگ زدم بابام گفتم بهش ماجرارو اومد و یکم با شوهرم بحث کرد بعد اینکه بابام رفت شوهرم گریه کرد واقعا حالم بد شد اون همش منو گریه میندازه و عین خیالش نیست ولی نمیدونم چرا حال من بد شد گریه اونو دیدم و عذر خاهی کردم الانم قهر کرده رفته بیرون 😔
نه اخلاقشو درست میکنه که درست زندگی کنیم نه من دل جدا شدن دارم واقعا دیگ بریدم نشستم زار زدم دو ساعت