2777
2789
عنوان

صادقانه بگین به مادرشوهرم بد گفتم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 752 بازدید | 35 پست

جالب نبوده گلم . اون موقع که بیحال بودی گوشزد میکردی بهشون بهت میرسیدن قشنگ تر بود ... همیشه بذار خانواده شوهرت بگن تو و شوهرت جونتون میدین واسه هم اینجوری احترامتون بیشتره اونجا دخالت و اینا هم نمیکنن .. 

نه اتفاقا هیچ انتظاری ازشون ندارم فقط دوس ندارم مادرشوهرم بهم دستوربده که به پسرش خدمت کنم، اگه دلش ...

خب از این لحاظ ک حس نکنن عروس کنیزه حق گفتی

قشنگ ترین روز زندگیم ۱۴شهریور ۱۴۰۰ شد؛روزی که دخترم،فرشته نازم،شاخه گل ارغوانم،نفسم،دنیا اومد  دخترم پا به دنیا گذاشت و شد همدم مامانش شد دنیای باباش  دوست دارم الینای قشنگم     

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کدوم مادر شوهری ی اینطور نیس؟صادقانه کارت یکم بی سیاستی بود. اولا شوهرته  بعدش کلا ییان گله پیش ...

اتفاقا کار همیشگیش بود دیگه از امروز به بعد نمیتونه همچین حرفی بزنه تا برگردیمم همش سعی میکرد با من حرف بزنه که اوضاع رو عادی نشون بده

نه اتفاقا هیچ انتظاری ازشون ندارم فقط دوس ندارم مادرشوهرم بهم دستوربده که به پسرش خدمت کنم، اگه دلش ...

مادرشوهر منم همینه حالمو بهم میزنه دیگه  حالا پسرشم انسان بود دلم نمیسوخت ،جوری که خواهرشوهرم صداش دراومده بارها  گفت بس من دیگه مامان  لقمه رم‌میخوای بجو بذار دهنش چقدر بالا پایین میپری برا یه شام خوردن یا یه دراز کشیدن 

من بد کینه میگرم و ی جا اساسی،حالشون و میگیرم.انا دلخوریام اصلا ننیگم....

اتفاقا کینه اصلی هنوز تو دلمه قرار بود بیارمش دکتر اما دیگه هیچوقت بهش محبت نمیکنم بزار همین پسرای جون جونیش دردشو بفهمن و ببرنش دکتر

آره نباید میگفتم بهش دلمو شکست گفت اخلاقت سگیه هیچوقت نمیتونم بابت این حرف ببخشمش😔

اشتباه ما خانما اینه که فک میکنیم همسرمون همه جا باید حامی و تایید کننده ما باشند. اما واقعیتش اینه که نیستن. پس با خودت تصمیم بگیر خیییییلیی چیزا رو دیگه بهش نگی. مخصوصا وقتی  خودت از خودت دفاع کردی

از اینکه پسرامو دارم خیلی خوشحالم. عشق اول هر پسری مادرشه

اتفاقا کار همیشگیش بود دیگه از امروز به بعد نمیتونه همچین حرفی بزنه تا برگردیمم همش سعی میکرد با من ...

خب پس،شکرخدا زهر چشمو گرفتی. حالا یکم شوهرتم بدخلقی کنه بکنه،بزار بادش میخوابه. اگر حرف زدنت افاقه کرد خیلی هم عالیییی. من فکر کردم مادر همسرن رفت تو قیافه

اگه شوهرت نبود براش نمیگفتی دیگه. خودت که جواب دادی 

عزیزم این موقع شب کدوم. نیینی یارتگ کنم تاپیکم بترکوونه

سکوت کردم غرورم نشکنه !غرورم نشکست اما قلبم نابودشد🩶.              

باید مینداختی اون شوهرته من دلم نمیاد نندازم بالاخره شوهرادمه 




اما کنارش میگفتی بازخوبه دلتون به پسرتون میسوزه من که اون روز داشتم  می مردم نکردین یه پتوروم بندازین



وبعداون مهمونی باید تویه صحبت محترمانه میگفتی به همسرت کاشکی روم پتومینداختی عزیزم خیلی سردم بود ازطرفی حالم بدبودنمیتونستم پاشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792