مامانا بیاید کمک یبوست نوزاد

schrodinger

عضویت: 1399/12/02

تعداد پست: 1407

من آپتامیل میدادم خوب بود البته چون دخترم رفلاکس داشت آپتامیل HA میدادم

1401/02/13

|

00:39

یاسمن1373

عضویت: 1399/03/28

تعداد پست: 4535

اگه شیر خودت رو میدی ، چای گل محمدی بخور. آلو ، سوپ ، کدو سبز (خیلی خوبه ) بخور. حتما توی شیرت هم اثر میزاره

1401/02/13

|

00:39

son88

عضویت: 1400/11/17

تعداد پست: 4955

من دخترم کوچیک بود یبوست داشت بهش ترنجبین میدادم زود درست میشد

1401/02/13

|

00:39

asalkhnom

عضویت: 1399/09/09

تعداد پست: 19926

من گريپ ميكسچر دادم خوبش كرد

هم دلدرد نداره هم خوب مدفوع ميكنه

1401/02/13

|

00:40

1398ss

عضویت: 1401/01/10

تعداد پست: 1186

دایمتیکون بهش بده

1401/02/13

|

00:40

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/02

تعداد پست: 3956

شما خودتم باید غذاهایی که ملین باشه بخوری خیلی تاثیر داره

چی مثلا؟؟آلو و پره زردآلو میخورم ..سعی میکنم زیاد آب ولرم بخورم..دلم میسوزه براش .بچم از روزی ک بدنیا اومد nicu و زردی تا دوماه و کولیک و الانم و یبوست

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

1401/02/13

|

00:40

مادرطلبه

عضویت: 1399/10/30

تعداد پست: 2222

این دستورالعمل گیاهیه من غذای کمکی بچمو به پیشنهاد دکتر زوذ شروع کردم 4 روز یبوست داشت بهش ترنجبین و بارهنگ حدا دم کم دادم،خوب شد،واقعا از شربتهای کولیک واینا بیشتر کمک کرد

1401/02/13

|

00:40

مادرطلبه

عضویت: 1399/10/30

تعداد پست: 2222

چی مثلا؟؟آلو و پره زردآلو میخورم ..سعی میکنم زیاد آب ولرم بخورم..دلم میسوزه براش .بچم از روزی ک بدنی ...

اینی که گفتمو اجرا کنم خوب بید

1401/02/13

|

00:41

son88

عضویت: 1400/11/17

تعداد پست: 4955

ترنجبین عالیه

1401/02/13

|

00:41

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/02

تعداد پست: 3956

من آپتامیل میدادم خوب بود البته چون دخترم رفلاکس داشت آپتامیل HA میدادم

دیروز زنگ زدیم اسنپ دکتر .گفت آپتامیل اچ آ بده .هنوز نگرفتم ..ماشالله خیلی شکموعه این چند روز ک شیرخشک نمیخوره نوک سینم زخم شده دائم وصله بم

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

1401/02/13

|

00:42

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/02

تعداد پست: 3956

اگه شیر خودت رو میدی ، چای گل محمدی بخور. آلو ، سوپ ، کدو سبز (خیلی خوبه ) بخور. حتما توی شیرت هم اث ...

ممنون امیدوارم جواب بده😪

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

1401/02/13

|

00:42

حباب94

عضویت: 1401/02/08

تعداد پست: 4546

من خودم دیدم نوزادیو که مدفوع نمیکرد یه کوچولو صابون مث شیاف بهش زدن به ثانیه نکشید بچه همه رو با خاک یکسان کرد😁

1401/02/13

|

00:43

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/02

تعداد پست: 3956

من دخترم کوچیک بود یبوست داشت بهش ترنجبین میدادم زود درست میشد

والامن اون هفته ریختم تو شیشه بش دادم یبار هیچ اتفاقی نیوفتاد..اخه چراباید با دخالت روده هاش کار کنن 😪

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم

1401/02/13

|

00:43