میخوام از رابطه دوسالم بگم یجورایی نامزد ک خانواده هامون در جریان بودن
ماهای اول انگار راضی بودن بعدش فهمیدم خالش دوروعه با خالش دعوام شد خانوادشم مادرش ب خاطر خالش باهام دعوا کرد خانواده منم گفتن دیگه ولش کنم ولی نشد الان دوسال گذشته حس میکنم از اول اشتباه بوده نباید میومد تو زندگیم حس میکنم از اولش منو نمیخاس ک ی قدم جلو نیومده هر وق گفتم گفته پول ندارم بیام
اگر نمیاد بگذر ازش
من حس خوبی ندارم برو پیش مشاور
به خالشون چیکار دارین این نه یکی دیگه مگه زندگی مشترک خاله زنک بازی باید حدود و خط قرمز خودت و زندگی مشترکتون و مشخص کنید چند سالتونه شما البته خساست قابل درمان نیست
دوساله باهاشی با خالشم دعوات شده؟اصلا چه لزومی داره با خالش تو این مدت کم اشنا بشی که تازه دعواتونم بشه.بعدم خالش چه ربطی به خودش داره.والا ما دوساله باهمیم میگه با مامانم حرف بزن گوشی بدم بهش میگم نه زوده
پول هم داره نداش موتوره گرون نمیکرف یجورایی خرج خونشونو میده
منم یه همچین رابطه ای داشتم سه سال زندگیم رفت واقعا
همش گفت پول ندارم پول ندارم منم گفته بودم بابای من اونقدری داره که بتونه کمکمون کنه تو بیا نامزد بشیم بعد کارکن نیومد منم انداختمش سطل زباله
