نه اینطور نیست ادم دست تنها خسته میشه من که تا امروز یه ساعتم کسی بچمو نگه نداشته دخترم دو سالشه عید میخواستم برم موهامو رنگ کنم ارایشگره گفت ۶ساعت وقت میبره قیدشو زدم شوهرم تا ۱۱شب سر کاره واسه نهارم میاد میره میخوابه مامانمم شهر دوره چند روز پیش رفتم دو روز خونش تا دخترم یکم از تنهایی در بیاد گفت نیاین بچه هاتون اذیت میکنن دلم شکست بخدا منی که دو سه ماه یه بار میرم
😁ولشون کن بزار خوش باشن من که تصمیم گرفتم قیدشونو بزنم مامان منم برا خواهر وسطیمو داداشام هلاکه ولی خواهر بزرگمو من دشمنشیم جالبه خودشو محقم میدونه میگه چرا قبل بچه دار شدنت ماه به ماه خونه رات میدادم الان دخترت ادیت میکنه دو قلو های خواهرم پسرن شبو روز داره براشون کار میکنه دیگه ما مزاحمیم خودمم دوست ندارم برم وقتی میرم میگه دخترتو بزار گشنه تشنه بیا به بچه های خواهرت برس
واقعا در عجبم از اینا که اسم خودشونو پدر و مادر میزارن با این همه تبعیض آخه مگه بچه با بچه ی دیگه چه فرقی داره!پدر مادر منم هرچی پول و طلا داشتن دادن به پسراشون ولی راضی نیستن دخترا برن یه وعده غذاشونو بخورن.باهاشون یه خیابون فاصله دارم ولی از تنهایی بپوسم نمیرم یه ساعت بشینم اونجا مگر در صورت ضرورت.
افسردگی داری بخاطر مسائل گذشتت. برو روانشناس کمک بگیر حال و هوات عوض کن.من خودم شرایط خانوادگیم از لحاظ روحی تو مجردی داغون بود.دعوا بحث.مادر بد اخلاق و اهل متلک و غر.خواهرمم صب تا شب با من دعوا داشت.الان قید مادرم و خواهرم زدم.تلفنیم کاری بهشون ندارم.هزارتا مشکل دیگم تو گذشتم داشتم بقران.افسرده و داغون بودم.هنوزم افسردم. ولی نه به شدت قبل.بخاطر اول خودم بعد شوهرم و بچم کنترل کردم.به هوای بچم حال خودمو خوب میکنم.گناهی نداره طفل معصوممیخام برعکس مادرم مادری کنم.این قولی هس که به خودم و خدای خودم دادم.تا تهشم پاش وامیسم.
تمام تلاشت بکن.مطمعنم از من بدتر نیستی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
