این بچه ۴ سالشه..خوب همه ی بچه هاتو این سن سر اسباب بازی و چیزای دیگه دعوا میکنن...تنها ایرادی که مثلا دختر من داره لج بازیه و داد زدنه..
خوب وقتی اسباب بازی به زور ازش گرفته میشه طبیعیه که بچه اعصابش خورد میشه و پرخاشگر..بعدشم دخترم همیشه چه اونجا چه خونمون مرتبه و تمیز ...
خیلیگ سر تمیزی و اینا حساسه ...
اتفاقا منم دیگه نمیرم..اما واقعا تو مهمونیا و جمع ها که مجبوری بری خیلی اعصابم خورد میشه..بدبختیم اینه که هرشب شوهرم میره ..امکان نداره نره..هرشبم دخترمو میبره و دخترم خیلی دوسداره بره چون پسرعموهاش میان میره با اونا بازی کنه
هرروز همه ی برادرشوهرام و شوهر من میرن..نرن خودش زنگ میزنه و میگه چی شد نیومدی...اصلا دوسندارم دخترمو ببره ..اما چنبار گفتم نبر شوهرم اصلا قبول نمیکنه و دخترمم زنجیرش کنم نمیمونه..هر روز همه ی نوه ها اونجان..فقط با دوتا از نوه ها اینجوریه...
والا شوهرم نیم ساعت دیر میره خودش زنگ میزنه میگه چی شد نیومدی ...خودمم تهران کسیو ندارم و هرشب توخونه تنها میمونم...به نظرت من خیلی خوشم میاد هرشب بره اونجا.
از دستم کاری برنمیاد شوهرم میبره...شبای جمعه هم همیشه شام اونجاییم ..البته همه ی پسراش کمک دست مادرشون هستن...
والا دیگه زندگیم خلاصه شده اونجا ...همه ی تفریحامون شده شب نشینی اونجا..خودش ول نمیکنه دوسداره پسراش هر شب برن...خستم
