مامانم همش از خونواده شوهرم ایراد میگیره گاها منم عصبی میشم از حرف های مادرم😓 هی مامانم میگه احتمالا برات عروسی نگیرنا میبینی هیچ حرفی راجب عروسی نمیگن؟؟ میبینی شوهرت باهامون صمیمی نمیشه؟؟هی میگههههه و منو دیوونه میکنه😭 یه ساله که عقدم هنوز شرایط زیر یه سقف رفتن هم نداریم من هنوز یه ترم دیگه باید درس بخونم ولی از این حرف ها و ایراد ها دیوونه شدممم
یکی بیاد تایپک منم جواب بده
چرا نگیرن
همه چیز به رفتار خودتون بستگی داره
اهمیت نده
چ مامان حساسی
حالا این همه مادرشوهرا گفتن یکمم مادر زنا بگن😁😂
میفهمم عزیزم منم همیشه از حرفای خانوادم ناراحت میشدم یه روز دختر داییم گفت هر چی گفتن به شهی وخنده بگیر وبگو آره حق با شماست وحرفاشو تایید کن منم خمونکارو کردم تقریبا بهتر شدن
عزیزم مادرت کارشون اشتباهه بهشون بگو....چون با این کار خانواده همسرت و خود همسرتو با این حرفا از چشمت میندازه.
با لبخند جواب بده همیشه بگو درسته و چشم اما کار خودت بکن
این حرفا چیه منم تواین شرایط سخت هستم نمیدونم چرا خانواده ها درک نمیکنن
وا دامادا اکثرا بعد عروسی با خانواده دختر راحت میشن من الان همسرم یه ساله عقدیم نسبتن راحت شده ولی نه درحد شوهر خواهرم...بعدشم هرچی گفت سکوت کن اهمیت که ندی خودش خسته میشع
اینکه با خانوادت صمیمی نمیشه حق دارن ناراحت باشن. نمیگن همشون ولی خیلی از مردهایی ک صمیمی نمیشن از سیاستشونه
منم همین بودم
خیلی حرص میخوردم کلییییی لاغر شدم
بعد ازدواج دیگه نمیتونن دخالت کنن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
