زمانی که باردار بودم و هنوز کسی نمیدونست تو یه مهمونی چند تا خانوم مسن گفتن که باردارم.میگفتن خانومای باردار چشاشون براق میشه مثل کسی که میخواد گریه کنه
یه پا سونوگرافی هستن این قدیمیا واسه خودشون😅
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم