از بچگی بوده بارها و بارها...فکرشو بکن خونه پدرت یه دختر کوچولو خواب باشی بعد چطوری از خواب بیدار بشی فکرشو بکن بعدش چطور بازم خوابم برد و صبحش هیچی نگفتم بزرگتر شدم..گاهی شبا وحشت میکردم...الانم میگرن عصبی خستم کرده...حالم خیلی بده این زندگی دیگه زندگی نمیشه هر چی هم که بهم بدن..درد سنگینیه
من تو اوج دوران نوجوونی از ترس شب تا صبح نمیخوابیدم....
ولی خاستم و تونستم رد بشم از اون مرحله
میفهمم سختی کشیدی و درد میکشی
اما کاش برنامه زندگی پس از زندگی رو اون قسمتی که خانمی خودکشی کرده بود رو بری ببینی
و به عواقبی که در انتظار کسی ک خودکشی میکنه کمی فکر کنی همین کافیه تا هیچوقت حتی فکرشم نیاد سراغت
ارتباطت رو با خدا نزدیکتر کن
با خودکشی به ارامش نمیرسی بلکه عذابت هزاران برابر بیشتر از این دنیا خواهد شد
خدا کمکت کنه
خیلی بهش التماس کردم نخواست...بخواد هم هضمش واسه منه بنده..بیماری جسمی عصبی از تحملم خارجش میکنه تقریبا سه روز در هفته شده بیماریم و من تمام اون ساعات رو عذاب میکشم هم بخاطر درد هم بخاطر عامل درد
اسی کسی از اعضای خانوادت در جریان مشکلت هست؟یا خودت ب تنهایی بار این درد رو ب دوش میکشی .عزیزم فدات بشم تا با کسی حرف نزنی آروم نمیشی همین فضای نی نی سایت بدون اینکه خودت رو معرفی کنی درد ومشکلت رو ب کسی بگو بخدا آروم میشی الهی ب حق این شب عزیز فراموش کنی عزیزم
😔😔😔😔😔😔😔خدا لعنت کنه شیطونی که مسبب این فتنه هاست و همین خودکشی هم همون لعنتی شیطون به دلت میندازه می خواد خسران دنیا و آخرت باشی ...عزیزم وقتی فکر خودکشی می یاد تو ذهنت بگو ..اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
