آره
بابام چشمشو عمل کرده بود به خاطر خطای پزشکی چشمش مشکل پیدا کرد هر چی درمان میکرد خوب نمیشد
از طرفی من دنبال کار بودم
یه لکه پوستی هم مامانم داشت
من یه نامه نوشتم برای خدا و خواستمو گفتم بعد شکر گزاری کردم گذاشتم لای قرآن
از خدا خواستم تا بهمن ماه چشمش خوب شه و عمل کنه (در صورتی که دکترا میگفتن هیچ زمانی برای خوب شدن چشمش نیست شاید یک روز دیگه شاید ۱۰ سال دیگه چون دچار ماکولای چشم شده بود)
کاری که دوست داشتم و نوشتم
در مورد مامانمم نوشتم
این کار و آذر ماه انجام دادم
دو هفته بعدش برام کار جور شد
دی ماه وضعیت چشم بابام بدتر شد
ولی بهمن ماه یهو چشمش به یه دارو جواب داد و خوب شد و دقیقا بهمن ماه چشمش عمل شد دقیقا همون زمانی که من تعیین کرده بودم
شغلمم همونیه که میخواستم
لکه پوستی مامانمم نزدیک یک سال بود که داشت دکتر گفته بود مهم نیست اما از بین نمیرفت
ولی چند ماه بعد نامه نوشتنم از بین رفت 😍😍