سلام بچه ها امید وارم حالتون خوب باشه قرار نبود
اینجوری خودمو معرفی کنم اما چه کنم که دختر خاله مهربانم گند زد به همچی.
اسم من هلنا هست تایپک قبلی هم که خونده بودین
درمورد ازدواج زوری کار من نبود
کار شخصی بسیار فضول، باهوش رو مخ و عوضی به نام دختر خاله ام که اسمش مهرسا هست کرد.
مهرسا عوضی رمز گوشی من رو میدونه برا همین به همچیه گوشیم دسترسی داره 😅🤦🏻♀️
من نویسنده هستم رمان های غمگین و عاشقانه
و..... مینویسم
من نویسندگی رو بصورت حرفه ای از سن 12 سالگی
زیر نظر بهترین استاد ها دوره دیدم
و هنوزم کلاس های اموزشیم رو رها نکردم
و دارم ادامه میدم
پس شکنجه های فراوان بلاخره دیگه انکار نکرد کار اون نبوده و گفت کار خودش بود
😅🤦🏻♀️
من از شما عزیزان معذرت میخوام که شما عزیزان بازیچه
دست این دختره عوضی شدین
راستی تایپکی هم که زده بود از داستانی که خودم نوشته بودم کپی کرد. خانوم بخودش زحمت نداد حداقل یکم
خلاقیت به خرج بده البته اگر هم به خرج میداد اصلا
کارش درست نبود و من حسابی از خجالتش در امدم
از این به بعد خیالتون راحت اداره پیج دست خودمه
و قرار کلی داستان بزارم امید وارم که دوست داشته باشین
راستی این ورجک باورتون میشه فقط 11 سالش!
خدایی باید از این نوع بچه ها ترسید