سلام دوستان عزیز
من ی مسله ای بین خودم عقلم و خانوادم پیش اومده
خواهش میکنم صبوری به خرج بدید تا تایپ کنم
من با فامیل وصلت کردم واین ازدواج به خواسته پدرم بود یعنی کاملا داماد رو قبول داشتن پدر من وضع مالیش عالی خیلیییی عالی تو کار خرید و فروش ملک هستن و راحت چندین ملک رو بنام خودش و مادرمن دارن
زمانی ک همسر من امدن خواستگاری من ی خونه ۶۰ متری داشتن و خب وضعشون خیلی خوب نبود الان شکر خدا خیلی بهترن اما باز به پای پدرم نمیرسن
زمانی ک من باردار شدم چون خونه من ط سوم بود وپله داشت مادر منپیشنهاد داد ک بیام خونه ای ک سهدنک بنام خودش و پدرم هست ی مدت بشینم ک اسانسور داره ونزدیک خودشه تا هم خودمو جمع جور کنم خونه بهتر بخرم و هم اذیت نشم همسرم اوایل نمیخاست بیاد چون معتقد بود اخلاق پدر من رو میدونه و ایشون خونه رو مفت نمیده زمانی کمن اومدم سه سال ویش ۱۵۰ تومن دادم وخونه خودمو اجاره دادم دو میلیون ماهی اجاره و اونم ب پدرم. دادم اومدم اینجا درصورتی کمادرم گف مال من مال بچه هامه و از این حرفا و بیاید خودتونو جمع کنید در طی این سه سال من هر سال رهن اضافه دادم تا اینکه امسال شد ۸۰۰ میلیون