تو مرا آزردے...کہ خودمـ کوچ کنمـ از شهرت! تو خیالت راحت-! میرومـ از قلبت;) مےشوم دورترین خاطره در شبهایت! تو به من مےخندی و به خود مےگویے:باز مےآید و مےسوزد ازین عشق ولی...برنمےگردم،نه! مےروم آنجا کہدلے بهردلے تب دارد! عشق زیباست و حرمتـــ دارد:))❤️✨
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه فقط شمااونجوری نیستی خواهر من خیلی بچه هاشومیزنه.بستگی به تحمل طرف داره.بعضی وقتا آدم یه مریضی داره دست خودش نیست مثل کم خونی یاکم کاری ترویید که آدم واقعا عصبی میشه.خدامنوهم ببخشه منم بچهامو قبلنا خیلی کم میزدم ولی بعدش خیلی حالم بد میشد.ولی چند ماهیه باهاشون خیلی آروم برخورد میکنم
اگه همون بچه به جای دو سال ده سالش باشه و وضعبت بهداشتش صفر باشه هزار بار یادش بدی التماسش کنی ولی گوش نده چی اگه بخاطرش قلب درد بگیری موهات سفید شه چی تازه مشاوره هم ببری بگه از هر نظر سالمه و مشکل ذهنی و روحی نداره دختر هم باشه 😏
یه موجود کوچولو که نمیتونه حرفشو بهت بزنه، نمیتونه بهت بفهمونه چی میخواد هرکی جای اون بچه باشه ...
بخدا نمیخوام بزنم میدونین من مادرم هم همینطوری باهام رفتار میکرده عقده شده رودلم بعضی وقتا کارای مامانم میکنم واقعا خودم ناراحتم ازاین میزنم ازاین ور گریه میکنم من بد نمیزنم شاید یکی میزنم به پاش یا دستش ولی بازم ناراحتم