سلام خواهرا، من میخواستم طلاق بگیرم مهرمو گذاشتم اجرا، اون موقع شوهرم چیزی بنامش نداشت، اما بعد مدتی که من قهر کردم یه ماشین تیگو ۷ خرید بنام مادرش کرد تا اداره ثبت برا من توقیفش نکنه جای مهریه، خلاصه منم بابام گفت یا باید برگردی سر زندگیت یا اگه طلاق میگیری بدون مهریه باید بیای اینجا مهریه حق نداری بگیری، منم گفتم باشه، رفتیم محضر تا جدا شیم اما شوهرم گفت طلاقت نمیدم دوست دارم و راضیم کرد که برگردم پیشش، الان هنوز ماشین بنام مادرشه، باردارم هستم اول میگفت تا بچه ب دنیا نیاد بنام خودم نمیکنم هنوز بهت اعتماد ندارم، ی بارم میگه نه بنام بچه مون میکنم، منم خیلی ناراحتم که چرا قبول کردم برگردم یه حس بدی دارم خیلی غصه میخورم نظر شما چیه