چی بگم
هر بار که میاد خونمون سعی میکنه دعوا درست کنه
یهو سر یه مساله کوچیک تیکه اندازی میکنه
یا همش دوست داره بهم برسونه خوشبخت نیستی
در حالی که من جلو خانوادم هیچی از زندگی زناشوییم بروز نمیدم و اونا فکر میکنن خوشبخت ترین زن دنیام
خسته شدم از کاراش
هر بار که میاد تهش به این جملش ختم میشه
دیگه پا تو خونت نمی ذارم
واقعا موندم از دستش