ولی چیزی که جالبه اینه که من دیشب فهمیدم که همه ی حسهای منفی رو ناخوداگاه دارم دایورت میکنم و وقتی ب خودم اومدم دیدم خیلی ریلکس نشستم دارم ایمیلامو چک میکنم و بابت چیزی هم ناراحت نیستم قاعدتا بعد از رد شدن درخواستم بابت مرخصی که از مدیرم میخواستم باید عصبی میشدم (طبق نگین سابق) و اصن برام مهم نبود. یا تا حد مرگ برام مشکل درست میشه ولی همش به خودم میگم"به این فک کن که میتونست شرایط بدتر باشه" و بعد کلا دیگه به بزرگی مشکلم فک نمیکنم و فقط سعی میکنم که حلش کنم. چند ماهه که به طرز عجیبی حالم خوبه و اینو دیشب که ب خودم اومدم فهمیدم. =)) میخوام بگم همه چی دقیقا از درونمون شکل میگیره قاعدتا نمیشه یه زندگی مثبت با افکار منفی داشت... به حدی از بیخیالی نسبت ب انرژی های منفی رسیدم که تو محل کار میبینم ک پشت سرم حرف میزنن ولی اصلا دلم نمیخواد که براشون انرژی بذارم چون بحث با ادمای بیشعور و احمق باعث نمیشه که اونا اوضاعشون بهتر شه فقط انرژی تو رو میگیره و من کلا دیشب ک ب رفتارای چند ماه اخیرم فک کردم دیدم دقیقا تو این چند ماه با هیچ احمقی وارد بحث نشدم و خیلی شیک دایورتش کردم و کلا این دایورت کردنه ناخوداگاه بوده ب نظرم... هرچی ک هست خیلی از این صلح درونیه راضی ام و امیدوارم که همه مون بهش برسیم و اگه هم رسیدیم ماندگار باشه برامون و بشه سبک زندگیمون...
منم دوست دارم آدمای بیخود رو دایورت کنم البته بستگی به سن آدمم داره من 30 سالمه از 25 سالگی خیلی رفتار تغییر کرده از امروزم شروع شده آدمای بیخود دورم زیادن
فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت که میشنوم خورشید در من طلوع میکند😍 من هیچ ام تُ💑 در همه هیچ من همه ای ،،****** همسفرم♾ همسرم
منم دوست دارم آدمای بیخود رو دایورت کنم البته بستگی به سن آدمم داره من 30 سالمه از 25 سالگی خی ...
عالیه. من 24 سالمه. خیلی حالم خوبه و تاثیرشو تو زندگیم دارم میبینم. بابت هر چیزی بیشتر از 20 دقیقه ناراحت نمیمونم و بعدش کلا هیچ فولدری براش تو مغزم باز نمیشه که دوباره بهش برگردم و ناراحت شم بابتش. کلا فراموشش میکنم