2777
2789

شاید مسخرم کنین ولی همین یه مشکل خیلیییی مزخرف خیلی اذیتم می‌کنه 

بچه ها من جایی ک زندگی میکنم با ی خانمی از آشناها 

بعد ی دستشویی ایرانی تو حیاط هست 

یک دستشویی فرنگی هم تو خونه این خانم خیلییییی به شدت حساسه رو دستشویی فرنگیش و هرکسیو نمیزاره بره ..منم تو حیاط از ترس مارمولک نرفتم 

معمولا برا دستشویی شماره یک میرفتم فرنگی شماره دو تو حیاط 

بعد امروز برا دستشویی شماره دو هم رفتم فرنگی ..همین که رفتم نشستم 

دیگه زدم دکمه سیفون گیر کرد خوب تخلیه نشد اگه خانومه بفهمه کار من بوده منو می‌کشه 😭 گیر کرده 

خلاصه من یکساعت شلنگ رو زدم تو چاه کلی آب ریختم چند بار دکمه سیفون زدم دستمو کردم تو چاه از ترس آبروم کلی کثیف کاری کردم دستمو تو چاه کردم بدون دستکش گریم گرفت یکساعت تو دستشویی بودم فقط دیگه آخرش گریه میکردم الآنم خیلی حالم بده ..

چون ک سیفون گیر کرده و کلا توالت گیر کرده آخرش به بدبختی با دستم فرو بردم تو چاه ولی دکمه سیفونش خراب شده ..

یعنی وقتی بزنی فقط یکم آب می‌ریزه ولی تخلیه نمیکنه ....😭😭😭

من یکساعت با گریه با دستم فرو بردم تو چاه ..

دیگه غلط بکنم دستشویی فرنگی برم 

ایشالا بمیرم حالا این خانومه بره دستشویی ببینه اینطوری شده می‌فهمه کار من بوده آبروم می‌ره خدایا منو بکش 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

🤢🤢🤢

جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی  کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم 

اه با دستت اخه 

دختر اون قسمت دکمه سیفون و برمیداشتی لوله شو جا مینداختی سیفون کار میکرد 

گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید : امیدی هست ؛ چون خدایی هست آری ، و چه زیبا نوشته بود همواره با خود تکرار میکنم، امیدی هست ؛ چون خدایی هست خدا
عزیزم اگر بعد از من خانومه میومد تو دستشویی و با اون وضعیت میدید منو میکشت  من مجبور شدم با دس ...

نهایت اخرش یه وایتکس یا دامستوس میریختیضد عفونی میشد 

گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید : امیدی هست ؛ چون خدایی هست آری ، و چه زیبا نوشته بود همواره با خود تکرار میکنم، امیدی هست ؛ چون خدایی هست خدا
اه با دستت اخه  دختر اون قسمت دکمه سیفون و برمیداشتی لوله شو جا مینداختی سیفون کار میکرد

الان چیکار کنم من بلد نیستم دستشویی فرنگی رو 😭

اولین بارم بود برای دستشویی شماره دو رفتم دستشویی فرنگی نشستم من هیچیشو بلد نیستم هرچی همونجا بود دستکاری کردم آخرش مجبور شدم دست بکنم تو چاه 😭

میشه بگی چطوریه این ک میگی من متوجه نمیشم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792