بچه ها شبتون بخیر یه سوال داشتم
من خیلی تاپیک زدم و راهنمایی های خوبی کردین از همتون ممنونم سپاس ❤️
یه سوال داشتم من الان ۲ سال که از شوهرم جدا هستم یه دخترم دارم و خونه پدرم زندگی میکنم اینم بگم که خیلی دختره ساده ای هستم منظورم اینه زود گول میخورم به همه اعتماد میکنم مثلا قبل ازدواجم با یه پسری دوست بودم پول میخواست من طلاهامو فروختم بهش پول دادم اینو گفتم بدونید چقد خر ساده ام حتی دول بنزینش که میومد سر قرار من میدادم ،الان ۲ سال تنهام ۲۳ سالم هستش تمام دوستام پارتنر دارن ولی من وقتی میخوام پارتنر داشته باشم نمیدونم چرا بعد طلاقم میترسم باید به مامانم بگم م خانواده منم مذهبی هستن وقتی بهشون میگم من شوهر ندارم تنهام فعلا هم نمیخوام ازدواج کنم ولی دوست دارم با پسری که قابل اعتماد باشه دوست باشم چون واقعا تنهام ولی اونا قبول نمیکنن و وقتی اسم این کار میاد تا مرز دعوا میریم خیلیا میگن به مامانت اینا نگو باید بگم که من سوتی خیلی میدم یعنی مثل دخترای دیگه نیستم که دوست پسرربگیرم پنهونی برم بیرون مامانم نفهمه آخرش یه سوتی میدم که بفهمه مامانم به نظرتون چیکار کنم که درکم بکنن ؟ و با این موضوع انقد بد برخورد نکنن ؟ وقتی ام بهشون میگم من ازدواج کردم بچه داره دیگه بزرگ شدم میگن برو حرف مفت نزن تو اصلا حالیت نیست هیچی
