همسرم يه اخلاقي داره كه تو شرايط اي كه استرس زياده و بايد مديريت كنه شروع ميكنه دعوا و داد و بيداد
يا وقتي از دست يه چيزي ناراحته با من دعوا و قهر ميكنه خلاصه دلم خيلي پره
خودم يك سال مشاوره رفتم و ميگفت تو تغيير كني اينم تغيير ميكنه تنها اتفاقي كه برامون افتاد اين بود كه من اروم تر شدم همين
و ديگه تنها اميدم به خداس كه كمكم كنه چون از دست كسي ديگه كاري برنمياد
الان اين ساعت و اين لحظه تاپيك زدم كه اگر كسي دلش شكسته بود و تو اين ساعت از بيكسي به خدا پناه برده بود برا دل منم دعا كنه همين…..
درکت میکنم
منم بدجور دلم گرفته مخصوصا از دست خودم و رفتارای عجیب غریبم
ایشالا خدا خودش جواب این دلای بیقرارمون رو بده
با خوبی و خوشی🥲🥲
مشاوره بهترین راه حل هست،حتما ادامه بدید کم کم شوهرتونم ببرید ،یا بگید مشاوره بهش زنگ بزنه تلفنی صحبت کنه،متاسفانه یکی دو سال اخیر اینقدر گرونی و شرایط اقتصادی زیاد شده که مردا دیگه توان ندارن نمیتونن از پس هزینهها بربیان اینطوری خودشونو تخلیه میکنن،شما هم سخت نگیر یک مدت هر چی میگه رد کن،وگرنه خدایی نکرده خودشو خالی نکنه میبینی بلایی سرش میاد،یکی از دوستای شوهرم،قبل عید دو ماه قبل عید هنوز چهل سالشم نشده بود،اینقدر فشار اقتصادی و سختی روش بوده که سالم سالم ایفون خونه رو شب میزنه خانومش در و باز میکنه شوهره از پلهها میاد بالا پشت در خونهی خودش سکته میکنه میمیره دکترا گفتن از فشار عصبی زیاداینطوری شده جوون فوت شد رفت
مشاوره ام باهاش صحبت ميكنه روزي چندين بار خودم باهاش صحبت ميكنم مديريت استرس رو مراحلش رو ميگم ولي دريغ از يكم اموزش
جلوي همه شروع ميكنه با من داد و بيداد و قهر و دعوا
سون موضوعي كه حتا به من ارتباطي نداره
اون وسط كافيه يه حرف بزني
حرف ازوووووووم حتا
منفحر ميشه يهويي
بعد اگر پيش خانوادش باشيم شروع ميكنه پچ پچ با مادر يا پدرش كه نميدونم چي ميگه
خانوادش هميشه نهي ميكنم كاراشو
عصبانيتشو
پرخاشگريشو
اما هيچ اثري نداره
شوهرت جوگیره ، سعی کن بهش بفهمونی بجای داد و بیداد مغرش رو بکار بندازه ،
مثلا بگو خب بجای داد و بیداد بهتر نیست فلان کار کنی ؟
